part 2
جیمین:خوبه قربانی اول دختری به نام سوفیا بود اول یه پسری به اسم جانگ سو که یه مدت با هم دوست بودیم اومد پیشم و گفت از سوفیا خوشش میاد اونجا بود که با سوفیا اشنا شدم وقتی تحقیق کردم فهمیدم که سوفیا هم جانگ سو رو دوست داره اولش میخواستم به پسره کمک کنم ولی بعدش نه بعدش فکر اینکه میتونم اون دختر زیبارو برای خودم کنم اومد تو ذهنم ات:هرچی بیشتر حرف میزد بیشتر به باطنش پی میبردم جیمین:دختره خوبی بود خوشگل بود تو اولین دیدار کاری کردم که عاشقم بشه درسته تمام اون قربانی ها عاشقم شدن و این یکی از اوناس بعد ۱ هفته رفت و امد باهاش سعی کردم ازم خوشش بیاد بعد از ۳ هفته هر حرفی میزدم گوش میکرد و منم فقط خواسته هامو میگفتم یه بار درخواست خریدن بهترین خونرو ازش کردم و میدونستم که نمیتونه ولی فرداش کلید همون خونه رو برام اورد اره عشق یه همچین چیزیه....
۱۵.۰k
۲۴ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.