عشق شگفت انگیز ادامه پارت 7

#جیسو
زنگ زدم به رزی هم و همه چیزو گفتم اونم گفت باشه میام
رفتم حاضر شدم . یه تاکسی گرفتم رفتم کمپانی
مربی ^ ببخشید بچه ها . امروز حتما باید میومید چون میخوایم بایو کم کم حاضر بشیم برای اولین موزیک ویدیو
جنی = کی ضبط میکنیم ؟
مربی ^ یک سال دیگه
جنی آروم به رزی گفت = میگم میدونی کم کم داره خل میشه
رزی هم خندش گرفته بود .
نکته ؛ دخترا با مربیشون خیلی صمیمی هستن .
مربی ^ هی . شنیدم چی گفتی
جنی = خو راست میگم . از الان برای یه سال دیگه باید اماده بشیم
مربی ^ درسته زود یاد میگیرین اما باید هماهنگ شدنم یاد بگیرین .
جنی= باشه😕
کم کم شروع کردیم ریتم آهنگ رو دوست داشتم . مربی گفته بود که آهنگ رو فعلا دارن مینویسن
حرکات آسون بود اما هماهنگ کردنمون سخت 😂
2# ساعت بعد . توی خیابون
جنی = آخیش خوب فرار کردیم
رزی = اره😂
_میگم حالا چی کار کنیم ؟
جنی = بریم خرید ؟
رزی = بریم
رفتیم کلی خرید کردیم . و برگشتیم
جنی = اونقدر خریدم که دیگه فک کنیم باید یه کمد دیگه بدم درست کنن
رزی =حالا اونقدر هم نیست 😂
#جنی
داشتیم حرف میزدیم که رانندم رسید . سوار شدیم بقیه رو رسوندم خودمم رفتم خونه . لباسامو عوض کردم . دیگه آخرین لباسم تا کردم و بزور جا دادم که یکدفعه.........

دیگه قراره بریم تو دنیای فانتزی
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن