افسانه آبشار عشق پارت💙 ۱💙
راوی
ات فهمید دوستش بهش خیانت کرده باهمسرش
💔💔از طرفی هی جو رفت آمریکا تا زندگی جدیدی با نامزدش شروع کنه
فلش بک فصل ۱ افسانه ماه🌙 در آغوش خورشید☀
هیو سوک: ازت متنفرم اتتت شیان مال من بود ولی تو گرفتی حالم ازت بهم می خوره
ات: ( داشتم عقب عقب می رفتم رسیدم لب آبشار احساس کردم آزاد شدم رو زمین بهترین دوستم از من متنفر بود منو پرت کرد از آبشار💔💔)
ات:( افتادم تو آب هرچی بیشتر تقلا میکردم بیشتر تو آب فرو می رفتم همچی داشت انگار تاریک سرد تر می شد دیگه نمی تونستم به چیزی فکر کنم و چشمام بستم )
راوی
ات چشماش با یک صدای ساز زیبا آروم آروم باز کرد گیج بود اول فکر میکرد همو رو خواب دیده ولی نگاه کرد دید تو اتاق خودش نیست یک جای دیگه
است نمی دونست کجاست
از زبان ات
ات:خیلی گیج شده بودم دنبال صدا رفتم دیدم صدا از پایین یک راهرو پله های طلایی میاد رفتم ازشون پایین
کلی سوال تو کلمه نزدیک اهنگ شدم صدای آهنگ از پشت یک در میومد ، درو باز کردم پشت در ایستادم بیبنم چه خبره یک پسر دیدم داره پیانو میزنه حرفی نزدم تا صدای موسیقی زیبا قطع نشه و تمرکز اون پسره بهم نخوره
ات:( یعنی اون یک انسانه🤔)
از زبان ات
برگشت نگاهم کرد انگار می تونست ذهنم بخونه
صدای خنده ای از پشت سرم شنیده ام
دیدم یک پسر دیگه است
پسره: به دنیای جدیدت خوش اومد
یک صدای دیگه شنیدم
دیدم یک پسره دیگه است😶
؟؟: پس بالاخره بیدار شدی
همون پسره که خندید: خوب بالاخره وقتشه که خودمون رو بهش معرفی کنیم
همون پسره که خندید: من جونگ کوکم می تونی منو جی کی یا کوکی صدام کنی
از زبان ات
کوک دستم گرفت و برد منو تو یک اتاق دیگه
کوک: قصد ندارین خودتون معرفی کنید😒؟
؟؟؟: من جینم
جین: تو واقعا یک انسانی
؟؟
ذهن ات: یعنی اونا انسان نیستن؟
؟؟؟: موشک کاغذی!
من جی هوپم🤗
؟؟: خوش اومدی به دنیای جدیدت😊
من نامجونم😊
؟؟: منم جیمنم😊
کسی که از توی اون آبشار نجاتت داد😊
ذهن ات: خیلی خوشگل😶
؟؟: جیمین اون فکر میکنه تو خیلی خوشگلی
جیمین:😂😂خوب ممنون تو هم خوشگلی😏
ذهن ات: اون پسره ای که پیانو میزد کی اومد اینجا🤔
؟؟: من پسره ای که پیانو میزد نیستم
اسم دارم
یونگی این اسم من😏
؟؟: منم تهیونگم😌😌 می تونی منو وی صدا کنی😎😎
ذهن ات: یا حضرت پیشی یعنی پشم اینا کین😳؟
یونگی:😂😂😂😂😂😂😂 آی دلم آی دلممممم
جین: خیلی وقت بود نخندیدی 😶 چی شد خندیدی
یونگی: اون دختره😂😂😂😂
جین: 😐چی میگی
نامجون: خیلی زشت صداش می کنی اون دختره مگه اسمش نمی دونی
یونگی: نه😑فیلسوف
نامجون: اسم شما چیه؟
ات: اسم م..ن اس..م م..ن
کوک: مگه مشکل حرف زدن داری نمی تونی بگی اسمتو لکنت داری
ات: ا س. م من آیییییی سرم ( سرم یک دفعه تیر کشید نفهمیدم چی شد و...
مجدد پارت پاک شده
ات فهمید دوستش بهش خیانت کرده باهمسرش
💔💔از طرفی هی جو رفت آمریکا تا زندگی جدیدی با نامزدش شروع کنه
فلش بک فصل ۱ افسانه ماه🌙 در آغوش خورشید☀
هیو سوک: ازت متنفرم اتتت شیان مال من بود ولی تو گرفتی حالم ازت بهم می خوره
ات: ( داشتم عقب عقب می رفتم رسیدم لب آبشار احساس کردم آزاد شدم رو زمین بهترین دوستم از من متنفر بود منو پرت کرد از آبشار💔💔)
ات:( افتادم تو آب هرچی بیشتر تقلا میکردم بیشتر تو آب فرو می رفتم همچی داشت انگار تاریک سرد تر می شد دیگه نمی تونستم به چیزی فکر کنم و چشمام بستم )
راوی
ات چشماش با یک صدای ساز زیبا آروم آروم باز کرد گیج بود اول فکر میکرد همو رو خواب دیده ولی نگاه کرد دید تو اتاق خودش نیست یک جای دیگه
است نمی دونست کجاست
از زبان ات
ات:خیلی گیج شده بودم دنبال صدا رفتم دیدم صدا از پایین یک راهرو پله های طلایی میاد رفتم ازشون پایین
کلی سوال تو کلمه نزدیک اهنگ شدم صدای آهنگ از پشت یک در میومد ، درو باز کردم پشت در ایستادم بیبنم چه خبره یک پسر دیدم داره پیانو میزنه حرفی نزدم تا صدای موسیقی زیبا قطع نشه و تمرکز اون پسره بهم نخوره
ات:( یعنی اون یک انسانه🤔)
از زبان ات
برگشت نگاهم کرد انگار می تونست ذهنم بخونه
صدای خنده ای از پشت سرم شنیده ام
دیدم یک پسر دیگه است
پسره: به دنیای جدیدت خوش اومد
یک صدای دیگه شنیدم
دیدم یک پسره دیگه است😶
؟؟: پس بالاخره بیدار شدی
همون پسره که خندید: خوب بالاخره وقتشه که خودمون رو بهش معرفی کنیم
همون پسره که خندید: من جونگ کوکم می تونی منو جی کی یا کوکی صدام کنی
از زبان ات
کوک دستم گرفت و برد منو تو یک اتاق دیگه
کوک: قصد ندارین خودتون معرفی کنید😒؟
؟؟؟: من جینم
جین: تو واقعا یک انسانی
؟؟
ذهن ات: یعنی اونا انسان نیستن؟
؟؟؟: موشک کاغذی!
من جی هوپم🤗
؟؟: خوش اومدی به دنیای جدیدت😊
من نامجونم😊
؟؟: منم جیمنم😊
کسی که از توی اون آبشار نجاتت داد😊
ذهن ات: خیلی خوشگل😶
؟؟: جیمین اون فکر میکنه تو خیلی خوشگلی
جیمین:😂😂خوب ممنون تو هم خوشگلی😏
ذهن ات: اون پسره ای که پیانو میزد کی اومد اینجا🤔
؟؟: من پسره ای که پیانو میزد نیستم
اسم دارم
یونگی این اسم من😏
؟؟: منم تهیونگم😌😌 می تونی منو وی صدا کنی😎😎
ذهن ات: یا حضرت پیشی یعنی پشم اینا کین😳؟
یونگی:😂😂😂😂😂😂😂 آی دلم آی دلممممم
جین: خیلی وقت بود نخندیدی 😶 چی شد خندیدی
یونگی: اون دختره😂😂😂😂
جین: 😐چی میگی
نامجون: خیلی زشت صداش می کنی اون دختره مگه اسمش نمی دونی
یونگی: نه😑فیلسوف
نامجون: اسم شما چیه؟
ات: اسم م..ن اس..م م..ن
کوک: مگه مشکل حرف زدن داری نمی تونی بگی اسمتو لکنت داری
ات: ا س. م من آیییییی سرم ( سرم یک دفعه تیر کشید نفهمیدم چی شد و...
مجدد پارت پاک شده
۵۹.۴k
۱۴ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.