سناریو تناسخ شیطان کش پارت 1
سناریو طولانی ، چندپارتی،جالب،انیمه ای و......
اسم:تناسخ انیمه ای
اگر خواستید از انیمه هایی غیر از شیطان کش فعالین کنم بگید حتما انجام میدم
--------------------------------------------------------
ویو ا/ت
انیمه مورد علاقمو یعنی انیمه شیطان کش یا همون دیکن اسلیر رو تماشا میکرد که مادرم صدام زد
مامان:ا/ت عزیزم انیمه کافیه بگیر بخواب
گوشیم رو خاموش کردم
ا/ت: چشم
مامان:آفرین عزیزم
چراغ رو خاموش کردم و رفتم توی تختم فکر میکرد اگر به دنیای انیمه تناسخ پیدا میکردم چی میشد و با همین فکر ها خوابم برد
(پرش زمانی به فردا صبح)
چشمام رو باز کردم وقتی منظره جلوی چشمام رو دیدم چشمام گشاد شد توی اتاق خودم نبودم کاملا جایی متفاوت بود دیوار هوایی چوبی و در کشویی توی یه تخت ساده بودم که چند تا دیگه شبیه به اون کنار تر بودن پتو سفید روم رو کنار زدم و پا شدم و گشتی توی اتاق زدم که نگاهم به انعکاس خودم توی آینه افتاد نزدیک بود از ترس و تعجب غش کنم موهای مشکی بلوند و بلند با خطوط زرد در اطراف موهام پوستی سفید و روشن با اندام زیبا و چشمای اوشی نوکو زرد رنگ (چشم های آی هوشینو زرد رنگش رو تصور کنید میتونید هر ظاهری که خواستید جاش بزارید) کمی که فکر کردم این دقیقا همون ظاهری بود که دیروز برای اوسی جدید شیطان کش خودم طراحی کردم صدای باز شدن در رو شنیدم با ترس و لرز برگشتم و نگاهی کردم اون ......اون ......اون کانزاکی آئوی بود! یه ظرف غذا دستش بود این اولین بار بود که از تعجب غش کردم.......
ویو آئوی
در اتاق رو باز کردم تا غذای ا/ت رو بهش بدم وقتی در رو باز کردم دیدم داره با تعجب تو آینه به خودش نگاه میکنه حالش کاملا خوب بود وقتی برگشت و من رو دید طور یبهم نگاه کرد که انگار اولین باره که منو میبینه که یهو بعد چند ثانیه غش کرد و افتاد زمین تعجب کردم سریع دویدم تا خانم شینوبو و بقیه هاشیراها رو صدا بزنم
...........................................................................
خب این از پارت اول
پارت دو رو هم میزارم با کمک حمایت شماها
لایک و نظر فراموش نشه سایونارا
اسم:تناسخ انیمه ای
اگر خواستید از انیمه هایی غیر از شیطان کش فعالین کنم بگید حتما انجام میدم
--------------------------------------------------------
ویو ا/ت
انیمه مورد علاقمو یعنی انیمه شیطان کش یا همون دیکن اسلیر رو تماشا میکرد که مادرم صدام زد
مامان:ا/ت عزیزم انیمه کافیه بگیر بخواب
گوشیم رو خاموش کردم
ا/ت: چشم
مامان:آفرین عزیزم
چراغ رو خاموش کردم و رفتم توی تختم فکر میکرد اگر به دنیای انیمه تناسخ پیدا میکردم چی میشد و با همین فکر ها خوابم برد
(پرش زمانی به فردا صبح)
چشمام رو باز کردم وقتی منظره جلوی چشمام رو دیدم چشمام گشاد شد توی اتاق خودم نبودم کاملا جایی متفاوت بود دیوار هوایی چوبی و در کشویی توی یه تخت ساده بودم که چند تا دیگه شبیه به اون کنار تر بودن پتو سفید روم رو کنار زدم و پا شدم و گشتی توی اتاق زدم که نگاهم به انعکاس خودم توی آینه افتاد نزدیک بود از ترس و تعجب غش کنم موهای مشکی بلوند و بلند با خطوط زرد در اطراف موهام پوستی سفید و روشن با اندام زیبا و چشمای اوشی نوکو زرد رنگ (چشم های آی هوشینو زرد رنگش رو تصور کنید میتونید هر ظاهری که خواستید جاش بزارید) کمی که فکر کردم این دقیقا همون ظاهری بود که دیروز برای اوسی جدید شیطان کش خودم طراحی کردم صدای باز شدن در رو شنیدم با ترس و لرز برگشتم و نگاهی کردم اون ......اون ......اون کانزاکی آئوی بود! یه ظرف غذا دستش بود این اولین بار بود که از تعجب غش کردم.......
ویو آئوی
در اتاق رو باز کردم تا غذای ا/ت رو بهش بدم وقتی در رو باز کردم دیدم داره با تعجب تو آینه به خودش نگاه میکنه حالش کاملا خوب بود وقتی برگشت و من رو دید طور یبهم نگاه کرد که انگار اولین باره که منو میبینه که یهو بعد چند ثانیه غش کرد و افتاد زمین تعجب کردم سریع دویدم تا خانم شینوبو و بقیه هاشیراها رو صدا بزنم
...........................................................................
خب این از پارت اول
پارت دو رو هم میزارم با کمک حمایت شماها
لایک و نظر فراموش نشه سایونارا
۴۸۵
۲۳ مهر ۱۴۰۳