غـریـبــه مـن ───※ ·❆· ※───

_چ..چی‌(میخواد پاشه)
+خب......اگه خونریزی کنم چی یا نصف شب درد کنه خودتم که دیدی چقد زخمش عمیق بود(اینجوری میگه تا ا/ت و نگران کنه که بمونه) دیگه تو که نمیخوای مراقبم باشی شب بخیر
_میمونم...اینجا میمونم
+تا صبح همینجوری سر پا؟
_اینجا بخوابم؟(اشاره به کنار کوک)
+ای خدا این همونیه که دیشب راحت کنار من خوابید؟

انگار ا/ت اصلا براش مهم نیست که کنار من خوابه چطوری انقد خیالش راحته شاید به من اعتماد داره یا شایدم زیادی ساده س
ولی خیلی خوبه که بدنش کامل تو دستام جا میشه دوست دارم محکم بغلش کنم و به موهاش دست بزنم نمیدونم چرا قبلا به این چیزا فکر نمیکردم شاید گیجم یا دیوونه شدم ولی من واقعا دوست دارم بهش دست بزنم
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
ا/ت کم کم دیگه داشت بیدار میشد که یهو یادش اومد کوک زخمی شده سریع از جاش پرید
_خوبی؟....کی بیدار شدی
کوک از اینکه ا/ت یهویی بیدار شد تعجب میکنه
+راستش اصلا نخوابیدم که بیدار شم
_چی...چرا درد داشتی؟
+نه بیخیال موضوع یه چیز دیگس(ا/ت
•°•°•°•°•°•°•°
_خب آروم بیا پایین
+ا/ت پاهام قطع نشده که
_عح چقد غر میزنی
+دیر شد باید برم
ا/ت میره جلو طوری که کوک چند قدم میره عقب
_چی ...کجا....باید بری مثل اینکه نمیفهمی...همین دیشب زخمی برگشتی...فکر کردی میزارم بری؟..بشین ببینم میخواد بره هه
+خیلی خب
از اینکه ا/ت خیلی مراقبش بود و همش بهش توجه میکرد خوشحال بود و دیگه نمی‌خواست بگه حالم خوبه

#فیک #جونگکوک #بی_تی_اس #کیپاپ #آرمی #بنگتن
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook #K_pop #BANGTAN #ARMY #Bangtan