I need you
I need you
Part :9
پسرا اعصبانی از خونه جیهوپ رفتن
جین : من نمیتونم بزارم ات اونطوری عذاب بکشه
شوگا : هیچکدوممون همچین چیزیو نمیخوایم
کوک: الان تنها کاری که میتونیم بکنیم اینه که به ات کمک کنیم دست میسو رو رو کنه
*زنگ گوشی جین*
جین: بله عزیزم
سومی: جین کجایی؟
جین: دارم میام چیزی شده
سومی: ات ات نیستش!
جین:یعنی چی نیستش کجا رفته؟
سومی : من دیدم تلفنش زنگ خورد و رفت تو اتاق صحبت کنه منم رفتم تو اشپزخونه اومدم دیدم نیست توروخدا پیداش کن(گریه)
جین : باشه باشه اروم باش نفسم پیداش میکنم
پایان مکالمه
نامجون: هیونگ چی شده؟
جین :ات نیستش
جیمین:یعنی چی کجا رفته نمیدونم
تهیونگ: ممکنه رفته باشه خونه ی هوسوک؟
کوک: با اینکه دیگه نمیخوام ببینمش اما بخاطر ات بریم اونجا
یونگی:بریم
ویو ات
تو خونه نشسته بودم گوشیم زنگ خورد ناشناس بود
-الو.....
خماریی
Part :9
پسرا اعصبانی از خونه جیهوپ رفتن
جین : من نمیتونم بزارم ات اونطوری عذاب بکشه
شوگا : هیچکدوممون همچین چیزیو نمیخوایم
کوک: الان تنها کاری که میتونیم بکنیم اینه که به ات کمک کنیم دست میسو رو رو کنه
*زنگ گوشی جین*
جین: بله عزیزم
سومی: جین کجایی؟
جین: دارم میام چیزی شده
سومی: ات ات نیستش!
جین:یعنی چی نیستش کجا رفته؟
سومی : من دیدم تلفنش زنگ خورد و رفت تو اتاق صحبت کنه منم رفتم تو اشپزخونه اومدم دیدم نیست توروخدا پیداش کن(گریه)
جین : باشه باشه اروم باش نفسم پیداش میکنم
پایان مکالمه
نامجون: هیونگ چی شده؟
جین :ات نیستش
جیمین:یعنی چی کجا رفته نمیدونم
تهیونگ: ممکنه رفته باشه خونه ی هوسوک؟
کوک: با اینکه دیگه نمیخوام ببینمش اما بخاطر ات بریم اونجا
یونگی:بریم
ویو ات
تو خونه نشسته بودم گوشیم زنگ خورد ناشناس بود
-الو.....
خماریی
۹.۷k
۲۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.