این پارت بیشتر کل کله
اری: لبم رو گزاشتم روی گونش(منتظرین بگم لب دادن)
دیا: تو چرا انقد دروغ گویی
اری: چرا؟
دیا: مگه نگفتی من با متین قهرم
اری: حالا من یه چی گفتم
دیا: چه پرویی
اری: عشقم ببخشید دیگه
دیا: باشه فقط زبون داری
اری: دیا متین به بیدار اومد
متی: دلم پاستیل میخواد
دیا: شکمو
اری: دکتر گف که امروز مرخصید
متی: نه
اردیا:چرا؟؟؟؟
متی: غذاهاش خیلی خوش مزه ان
دیا: حتی از غذای منم بهتره؟
متی: غذای تو مزه زهر مار میده تو اصلا دستپخت نداری
اری: باریکلا متین
دیا: خیلی بیشعورید
متی: همچنین
اری: متین خیلی گوسفندی
متی: موهام بهم ریخته!
اردیا:چرا؟؟
متی: اری بهم گف گوسفند دیگه
اردیا:🤣🤣🤣🤣🤣😅😅😅
چن روز بعد
نیک:ساعت چهار صبح بود بیدار شدم اردیا و متین رو بیدار کردم تایمر گزاشتم رو ساعت پنج
دیا:حاضر شدیم رفتیم لب ساحل که یه دفه گوشی نیک زنگ خورد
اری:نیکا کیه؟(با اخم)
نیک:تایمر گوشیم
اری:آها
یه دفه.........
برید تو خماری تا فردا
دیا: تو چرا انقد دروغ گویی
اری: چرا؟
دیا: مگه نگفتی من با متین قهرم
اری: حالا من یه چی گفتم
دیا: چه پرویی
اری: عشقم ببخشید دیگه
دیا: باشه فقط زبون داری
اری: دیا متین به بیدار اومد
متی: دلم پاستیل میخواد
دیا: شکمو
اری: دکتر گف که امروز مرخصید
متی: نه
اردیا:چرا؟؟؟؟
متی: غذاهاش خیلی خوش مزه ان
دیا: حتی از غذای منم بهتره؟
متی: غذای تو مزه زهر مار میده تو اصلا دستپخت نداری
اری: باریکلا متین
دیا: خیلی بیشعورید
متی: همچنین
اری: متین خیلی گوسفندی
متی: موهام بهم ریخته!
اردیا:چرا؟؟
متی: اری بهم گف گوسفند دیگه
اردیا:🤣🤣🤣🤣🤣😅😅😅
چن روز بعد
نیک:ساعت چهار صبح بود بیدار شدم اردیا و متین رو بیدار کردم تایمر گزاشتم رو ساعت پنج
دیا:حاضر شدیم رفتیم لب ساحل که یه دفه گوشی نیک زنگ خورد
اری:نیکا کیه؟(با اخم)
نیک:تایمر گوشیم
اری:آها
یه دفه.........
برید تو خماری تا فردا
۲۰.۵k
۰۹ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.