وقتی که فقط یه والیبالیست بودی و...💜p4
ویو جیمین
رفتیم کلاب و خیلی لباسش خوشگل بود عین خودش و رفتیم کلاب و دیدم ا/ت هی میخوره و بعد دیدم که یهو بیهوش شد و...
ویو ا/ت
دیگه کم کم بیهوش شدم و وقتی که بلند شدن دیدم تو خونه خودم نیستم و فکر کنم توی اتاق جیمین بودم که دیدم لباسمو عوض شده که جیمین آمد تو اتاق و گفت
_بیدار شدی؟خوبی؟
+اره خوبم
_ سرت درد نمیکنه؟
+چرا یکم ولی مهم نیس
کی لباسام رو عوض کرده؟
_من
+ااااااا (سرخ شد و دستشو روی صورتش گذاشت)
_خجالت نکش (لبخند)
+.....
_خب ولش
آمد و بغلت خوابید توی گوشت گفت
_میخوام یه چیزی بهت بگم
+خب بگو چی؟
_من ...من...دوست دارم (یکم خجالت)
+ در جواب بغلش کردم و گفتم:منم دوست دارم (با خجالت)
همو بغل کردیم و نفهمیدم کی خوابم برد
بلند شدم و دیدم....
شرط برای پارت بعدی🔞
رفتیم کلاب و خیلی لباسش خوشگل بود عین خودش و رفتیم کلاب و دیدم ا/ت هی میخوره و بعد دیدم که یهو بیهوش شد و...
ویو ا/ت
دیگه کم کم بیهوش شدم و وقتی که بلند شدن دیدم تو خونه خودم نیستم و فکر کنم توی اتاق جیمین بودم که دیدم لباسمو عوض شده که جیمین آمد تو اتاق و گفت
_بیدار شدی؟خوبی؟
+اره خوبم
_ سرت درد نمیکنه؟
+چرا یکم ولی مهم نیس
کی لباسام رو عوض کرده؟
_من
+ااااااا (سرخ شد و دستشو روی صورتش گذاشت)
_خجالت نکش (لبخند)
+.....
_خب ولش
آمد و بغلت خوابید توی گوشت گفت
_میخوام یه چیزی بهت بگم
+خب بگو چی؟
_من ...من...دوست دارم (یکم خجالت)
+ در جواب بغلش کردم و گفتم:منم دوست دارم (با خجالت)
همو بغل کردیم و نفهمیدم کی خوابم برد
بلند شدم و دیدم....
شرط برای پارت بعدی🔞
۶.۴k
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.