وقتی رفتین تعطیلات

پارت ۳
ویو یونگی
رفتیم بیرون میخاستیم با ماشین بریم ولی چون هوا خوب بود ات گف قدم بزنیم چون تا ساحل راهی نبود گشادیو گذاشتم کنار و قبول کردم و با هم رفتیم سمت ساحل بعد ۱۰ مین رسیدیم ات رف سمت آب جوری ک پاهاش تو آب بود ولی من از خیسی و آب بدم میاد برا همین جلو نرفتم و رو شنا نشستم و ب دیوونه بازیا این دختر ک با همین دیوونه بازیاش منو روانی خودش کرد خیره شدم ترکیب شن و ماسه و دریا و ی نسیم خنک در کنار ی بیبی گرل کیوتو بعد از کلی سختی واقعن نیاز داشتم
ات برگشت و ی نگاهی بم کرد و دویید اومد سمتم و نشست تو بغلم
+ چرا دوس پسر کیوتم نمیاد باهام تو دریا قدم بزنه
_ چون از خیسی بدش میاد
+ عو راس میگی یادم نبود گربه ها از خیسی بدشون میاد
_ الان ک یادت اومد نظرت چیه بریم اون رستوران رو ب رو چون واقعن خیلی گشنمه یکم دیه بگذره شاید خوردمت
+ ب نظرم پاشو بریم تا شهید نشدم
_ (خنده لثه ای ) وقتی میگم کیوت خری نگو نه
+ (خنده) باشه
ویو ات
رفتیم رستوران و با هم ی ناهار خاطره انگیز خوردیم و راه افتادیم ب سمت هتل دلیلشو نمیدونم چرا دستمو محکم گرفته و ول نمیکنه رسیدیم ب هتل لباسامو عوض کردم و رفتم رو کاناپه تلویزیون رو روشن کردم ک یونگی اومد و همون طور ک حدس زده بودم پرید تو تخت رومو برگردوندم و ازش پرسیدم
+ یونگیا چرا انقد محکم دستمو گرفته بودی و ول نمیکردی.؟
_ چون همون جوری ک دستتو گرفته بودم و داشتی کنارم راه میرفتی عین چی داشتن نگات میکردن دیه چ برسه ب این ک دستتو ول کنم میان همون جلو بت درخواست میدن بعد اونجا قاتل میشدم .
+ او
_ بله میخام بخابم فعلن
+ از دس تو  بخاب
_ باش
ویو ات
نشستم فیلم دیدم رفتم از تو آشپز خونه ی چی ورداشتم خوردم یکم با گوشی سرگرم شدم ک دیه خیلی حوصلم سر رف و نمیتونستم کاری بکنم رفتم رو یونگی دراز کشیدم ک با صدای خمار گف
_ مگ من تختم ؟
+ ن ولی حوصلم سر رفته پاشو دیه
_ الان پاشم حوصلت سر نمیره ؟
+ میریم بیرون دیه سر نمیره
_ کی گفته من پاشم میریم بیرون ؟
+ ینی پا نمیشی ؟
_ نه
+ منم تنها میرم
_ بعد کی بت اجازه داده ؟
+ مگ باید کسی اجازه بده
_ میخای بت ثابت کنم ک باید اول از من اجازه بگیری قبل از انجام هر کاریت ؟
+ نخیر لازم نیس ولی اگ پا نشی تنها میرم
_ تحدید خوبی بود الان پا میشم
+ حیح اورین پیشی کیوتم
ویو یونگی ‌‌...