ارباب هوس باز من p2
بابا: به به ببین کی رو دارم میبینم
ات: چیه چی میخای؟
: مگه باید چیزی بخوام یعنی تو خونه خودمم نمیتونم بیام؟
ات: اون موقع که تقریبا مار ول کردی باید به ایناش فک می کردی
: پرو شدی
ات: به تو ربطی نداره از خونه مارو برو بیرون
پدر ات یدونه زد تو گوش ات : ای دختره هرزه ببین بعدا چطوری حسابت رو میرسم (با خشم)
مامان: حق نداری دست های کثیفتو به دخترم بزنی،،
: تو دخالت نکن تا نیومدم لهت کنم
ات بلند شد: از خونه ما برو بیرون تو حتی اسمی هم پدر من نیستی
بابا: هه باشه ولی بعدا باید به جای من تاوان پس بدی،، اینو گفت و رفت
ات: مامان گریه نکن اون هیچ غلطی نمیتونه بکنه...
مامان : باش دخترم ....
ویو کوک
جیمین: هیونگ من میترسم اون دختره هرزه ازمون شکایت کنه
ته: چی میگی بابا ما وقت اینجور چیزا رو نداریم،، اما خدا وکیلی خیلی خوشگل بود..
کوک سرد: هه یه دختر از من شکایت کنه؟ ما وقت این چیزارو نداریم فوق دهن پلیس رو میبندیم
تو ام که هر دختری میبینی چشت میگیره...
ته : باشه .. بیخیال
کوک فردا قرار شرط بندی کیه؟
جیمین: ساعت ۱۲ شب
کوک: خوبه میخام ببینم چند مرده هلاجن.......
ات: چیه چی میخای؟
: مگه باید چیزی بخوام یعنی تو خونه خودمم نمیتونم بیام؟
ات: اون موقع که تقریبا مار ول کردی باید به ایناش فک می کردی
: پرو شدی
ات: به تو ربطی نداره از خونه مارو برو بیرون
پدر ات یدونه زد تو گوش ات : ای دختره هرزه ببین بعدا چطوری حسابت رو میرسم (با خشم)
مامان: حق نداری دست های کثیفتو به دخترم بزنی،،
: تو دخالت نکن تا نیومدم لهت کنم
ات بلند شد: از خونه ما برو بیرون تو حتی اسمی هم پدر من نیستی
بابا: هه باشه ولی بعدا باید به جای من تاوان پس بدی،، اینو گفت و رفت
ات: مامان گریه نکن اون هیچ غلطی نمیتونه بکنه...
مامان : باش دخترم ....
ویو کوک
جیمین: هیونگ من میترسم اون دختره هرزه ازمون شکایت کنه
ته: چی میگی بابا ما وقت اینجور چیزا رو نداریم،، اما خدا وکیلی خیلی خوشگل بود..
کوک سرد: هه یه دختر از من شکایت کنه؟ ما وقت این چیزارو نداریم فوق دهن پلیس رو میبندیم
تو ام که هر دختری میبینی چشت میگیره...
ته : باشه .. بیخیال
کوک فردا قرار شرط بندی کیه؟
جیمین: ساعت ۱۲ شب
کوک: خوبه میخام ببینم چند مرده هلاجن.......
۸.۰k
۱۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.