p۱
JIMIN POV:
+پوفففف اقای لی چیکارمون داره مگه این وقت صبح خوابم میادددد
×چمیدونم باو هی میگما چیم اون پسره که اونجاس خیلی نگاهش رومه حس عجیبی دارم
+کی؟!
×نمیشناسمش ولی همون جاذابههه که دستش تاتو داره
+یاااا فکر اینکه من جورش منم برات رو از سرت بیرون کناااا
×منکه یدونه چیم چیم بیشتر ندارمم دارم؟
+تههههه جمع کن خودتو
×ایش خیله خب
=خب خب سلام بچها ببخشید بابت کمی تاخیری که داشتم همونطور که میدونین ما هرسال اواسط سال بچهای سال اولی و اخری یه گروه 4 نفری تشکیل میدن درباره یه پرونده های حل نشده تحقیق میکنن و به صورت تحقیق ارائش میدن که چیشد و چرا حل نشده موند و.... به صورت کنفرانس ارائه میدن پس ازتون میخام به گروه های 4 نفره تقسیم شین و تا اخر ساعت کلاستون به معاون اسامیتون رو تحویل بدین
×اووو فاک پسر چی میشه باهاش تو یه گروه باشیم
+ته یه نفس عمیق بکش رو ماتر تمرکز کن
_ یونگیییی نظرت چیه با اون دوتا کیوتا تویه گروه باشیم؟
*همونی که عین فلجا از اول جلسه نگاش میکردی؟
_وات د فاخ انقدر ضایع بودم؟
*نه تنها تو اونم عین فلجا تورو نگاه میکرد
-هیونگگگ جونم...
*هیششش حالا که نیازم داری شدم هیونگت فقط سه ماه فرقمونه دوما حوصله این سال اولیای جوگیر رو ندارم
_ هیونگگگگ پلیززززز
*ایششش خیلیه خب ولی بخدا جونگ کوک بگی هیونگ این کارو کن اون کارو کن جلوش قهوه ایت میکنم
_ هیونگ منم خیلی دوست دارم درضمن دوستشم خوبه ها برا خودت
*هوممم خوبه ولی من مثل تو فلج نیتسم ماتم ببره.
KOOKPOV:
_ های کیوتی هم تیمی نمیخوای؟
+پوفففف اقای لی چیکارمون داره مگه این وقت صبح خوابم میادددد
×چمیدونم باو هی میگما چیم اون پسره که اونجاس خیلی نگاهش رومه حس عجیبی دارم
+کی؟!
×نمیشناسمش ولی همون جاذابههه که دستش تاتو داره
+یاااا فکر اینکه من جورش منم برات رو از سرت بیرون کناااا
×منکه یدونه چیم چیم بیشتر ندارمم دارم؟
+تههههه جمع کن خودتو
×ایش خیله خب
=خب خب سلام بچها ببخشید بابت کمی تاخیری که داشتم همونطور که میدونین ما هرسال اواسط سال بچهای سال اولی و اخری یه گروه 4 نفری تشکیل میدن درباره یه پرونده های حل نشده تحقیق میکنن و به صورت تحقیق ارائش میدن که چیشد و چرا حل نشده موند و.... به صورت کنفرانس ارائه میدن پس ازتون میخام به گروه های 4 نفره تقسیم شین و تا اخر ساعت کلاستون به معاون اسامیتون رو تحویل بدین
×اووو فاک پسر چی میشه باهاش تو یه گروه باشیم
+ته یه نفس عمیق بکش رو ماتر تمرکز کن
_ یونگیییی نظرت چیه با اون دوتا کیوتا تویه گروه باشیم؟
*همونی که عین فلجا از اول جلسه نگاش میکردی؟
_وات د فاخ انقدر ضایع بودم؟
*نه تنها تو اونم عین فلجا تورو نگاه میکرد
-هیونگگگ جونم...
*هیششش حالا که نیازم داری شدم هیونگت فقط سه ماه فرقمونه دوما حوصله این سال اولیای جوگیر رو ندارم
_ هیونگگگگ پلیززززز
*ایششش خیلیه خب ولی بخدا جونگ کوک بگی هیونگ این کارو کن اون کارو کن جلوش قهوه ایت میکنم
_ هیونگ منم خیلی دوست دارم درضمن دوستشم خوبه ها برا خودت
*هوممم خوبه ولی من مثل تو فلج نیتسم ماتم ببره.
KOOKPOV:
_ های کیوتی هم تیمی نمیخوای؟
۳.۰k
۱۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.