✦✧✧ - ✧✧✦ اجـبــار p▪︎⁷⁶
لباسشو در آورد و براش خشک کردم
_بیا خشک شد
+نمیخوامش
_وااا
+میخوام همینجوری بخوابم
_یااااااا نمیشه باید بپوشیش الان هوا سرده
+ولی کنار تو سردم نمیشه
_...................(خمیازه)
+خب دیگه بهتره بخوابیم
(منم میخوامم🥲🤧)
فردای آن شب:
انگار یه چیزی دورم پیچیده بود کم کم چشمام باز شد و بیدار شدم ولی نمیتونستم تکون بخورم....یاخدا...چقد سفت منو بغل کرده الان خفه میشم
هرچقد میخواستم پاشم نمیشد...چقد سنگینه...اوفف چیکار کنم
+بخواب
_بیدار بودی
+.................
_میشه ولم کنی دارم خفه میشم
+.............
_پاشو دیگه
+به یه شرط....بوس صبح بخیری
صورتمو بردم نزدیک و یه بوس سریع به لباش زدم
_خیلی خب.....اینم بوس
+اینکه خیلی سریع بود من چیزی نفهمیدم
_یاااا...خیلی سنگینی
•••••••••••••••••••••••••••
داشتم ناهار درست میکردم که گوشیم زنگ خورد
_الو
ج:ا/ت جونگ کوک نیست نمیدونم کی رفته حتی گوشیشم نبرده هیچ خبری ازش نیست گفتم انقد باهاش بد نباش اگه یکاری دست خودش بده چی اگه بلایی...
_یه لحظه آروم باش...جونگ کوک اینجاس
ج:.......واقعا
_آره میخوای باهاش حرف بزنی
ج:هه تا دیروز......نه فقط بهش بگو خیلی گاوی
_باشه حتما(خنده)
+درست میبینم داری آشپزی میکنی
_آره امروز تصمیم گرفتم یه چیزی درست کنم
+کمک میخوای
_نه میخوام تنهایی درست کنم
+اووو باشه پس من یه سر برم هتل لباس و...بردارم بعد میام باهم ناهار میخوریم
_باشه خدافظ
+اینجوری
_چی
+اینجوری خدافظی میکنی
رفتم و لباشو بوسیدم
_خدافظ
+چرا همش اینکارو میکنه
ببخشید نتم نداشتم بخدا دیگه دارم میزارم همین روزا تموم میشه❤
#فیک #فیک_جونگکوک #کیپاپ #بی_تی_اس #آرمی
#BTS #BTS_ARMY #K_pop #Jungkook #ARMY
_بیا خشک شد
+نمیخوامش
_وااا
+میخوام همینجوری بخوابم
_یااااااا نمیشه باید بپوشیش الان هوا سرده
+ولی کنار تو سردم نمیشه
_...................(خمیازه)
+خب دیگه بهتره بخوابیم
(منم میخوامم🥲🤧)
فردای آن شب:
انگار یه چیزی دورم پیچیده بود کم کم چشمام باز شد و بیدار شدم ولی نمیتونستم تکون بخورم....یاخدا...چقد سفت منو بغل کرده الان خفه میشم
هرچقد میخواستم پاشم نمیشد...چقد سنگینه...اوفف چیکار کنم
+بخواب
_بیدار بودی
+.................
_میشه ولم کنی دارم خفه میشم
+.............
_پاشو دیگه
+به یه شرط....بوس صبح بخیری
صورتمو بردم نزدیک و یه بوس سریع به لباش زدم
_خیلی خب.....اینم بوس
+اینکه خیلی سریع بود من چیزی نفهمیدم
_یاااا...خیلی سنگینی
•••••••••••••••••••••••••••
داشتم ناهار درست میکردم که گوشیم زنگ خورد
_الو
ج:ا/ت جونگ کوک نیست نمیدونم کی رفته حتی گوشیشم نبرده هیچ خبری ازش نیست گفتم انقد باهاش بد نباش اگه یکاری دست خودش بده چی اگه بلایی...
_یه لحظه آروم باش...جونگ کوک اینجاس
ج:.......واقعا
_آره میخوای باهاش حرف بزنی
ج:هه تا دیروز......نه فقط بهش بگو خیلی گاوی
_باشه حتما(خنده)
+درست میبینم داری آشپزی میکنی
_آره امروز تصمیم گرفتم یه چیزی درست کنم
+کمک میخوای
_نه میخوام تنهایی درست کنم
+اووو باشه پس من یه سر برم هتل لباس و...بردارم بعد میام باهم ناهار میخوریم
_باشه خدافظ
+اینجوری
_چی
+اینجوری خدافظی میکنی
رفتم و لباشو بوسیدم
_خدافظ
+چرا همش اینکارو میکنه
ببخشید نتم نداشتم بخدا دیگه دارم میزارم همین روزا تموم میشه❤
#فیک #فیک_جونگکوک #کیپاپ #بی_تی_اس #آرمی
#BTS #BTS_ARMY #K_pop #Jungkook #ARMY
۱۶.۴k
۳۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.