فیک سایه سیاه (F2) پارت ⁵⁶
کارن : بهتری؟
دایانا: اره خوبم اه لنتی ، کجا بردینش
کارن : بردنش تو انبار
دایانا : بریم سراغش
کارن : تو کجا ؟ بشین ببینم سرت گیج میره میوفتی
دایانا : ساکت شو دنبالم بیا
کارن : اوهوی درست صحبت کن با توام میگم حالت خوب نیس کجای میری
دایانا : کارن من وقت ندارم باید تا قبل ناهار برم خونه
کارن : تا قبل ناهار ؟چرا ؟ خبریه ؟
دایانا : اره
کارن : چی ؟
دایانا : غذام سرد میشه
کارن : مسخره میکنی
دایانا : نخیر ، باید بفهمم کی داره به انبارا حمله میکنه
دایانا : چند نفر تلفات داشتیم؟
کارن : ۴ نفر کشته ، ۷ نفر زخمی شدن
دایانا : اونا چی ؟
کارن : همشون مردن به جز این یکی
دایانا : اییی سرم هنوز درد میکنه
رفتیم توی انبار افرادمون داخل بودن اون مرد به یه صندلی بسته بودن رفتم جلوشو گفتم
دایانا : پس تو بودی که منو زدی ؟
مرد : خواهش میکنم خانم لطفا منو نکشین من فقط دستور گرفتم من کاری نکردم خواهش میکنم
دایانا : که اینطور ، باشه تو ازادی
مرد : چی ....؟
دایانا : بخشیدمت تو ازادی .... ولی .....
مرد : ها ؟
دایانا : باید اسم رئیستو بهم بگی اونوقته که میتونی بری
مرد : نه خانم ازم نخوایین اسمشو بگم اگه بفهمه منو میکشه خواهش میکنم خانم لطفا
دایانا : نه دیگه نمیشه یا باید اسمشو بگی یا که تا زیرزمین خونم با من میای
مرد : خانم لطفا خواهش میکنم اگه بفهمن منو میکشن
دایانا : اگه نگی منم میکشمت ولی فرقش اینه من ادما رو زجر کش میکنم ولی اون شاید با یه تیر خلاصت کنه
مرد : خانم خواهش میکنم من دو تا بچه دارم رحم کنین
دایانا : فقط اسمشو بگو تورو به همراه خانوادت به یه جای امن میفرستم تا دستش بهتون نرسه فقط اسمشو بهم بگو لنتی
مرد : جینهو ، کای جینهو رئیس گروه کای
دایانا : کای ، کای، کای ، چقدر اشناست ، وایسا ببینم اربابت برادری به اسم لین داشته ؟
مرد : بله
کارن : من کای جینهو رو میشناسم ولی برادرشو تا حالا ندیدم اون کجاست ؟
دایانا : اون مرده
کارن : چی ؟ مرده ؟
مرد : اون چند سال پیش توی یه حادثه کشته میشه که بعد ها مشخص شده اون یه تصادف نبوده بلکه راننده از قصد این کارو کرده و ماشینو تو دره انداخته تا کای لین رو بکشه
دایانا : راننده کی بوده ؟
مرد : میگن یه دختر بوده که برای اقا کار میکرده ولی بعد از حادثه هیچکس اونو ندیده
کارن : دایانا میشه حرف بزنیم
دایانا : البته
مرد : خانم لطفا ازادم کنین خانوادم چی میشن
دایانا : جک ، کارای لازمو انجام بده این اقا رو همراه خانوادش به یه جای امن بفرست و مواظبشون باش
جک : چشم قربان
دایانا ؛ همراه کارن رفتم بیرون
دایانا : چی شده ؟
کارن : میشه توضیح بدی تو کای لین از کجا میشناسی؟
دایانا : قبلا براش کار میکردم
کارن : دایانا ، نگو که تو همون ......
دایانا : درسته کارن من همون دخترم
کارن : ینی چی ؟ چرا اینکارو کردی چرا کشتیش ؟
دایانا : دلیل خودمو داشتم و دلیلم جینهو بود
کارن : حالا میخوای چیکار کنی ؟
دایانا : حالا که فرصتشو دارم ازش انتقام میگیرم اون این بازیو شروع کرد منم تمومش میکنم
کارن : به نظرت اون تورو شناخته ؟
دایانا : هنوز نه
کارن : از کجا میدونی ؟
دایانا : اسمش توی لیست مهمونا نبود پس ینی هنوز منو ندیده ، این یعنی هدفش من نیستم هدفش شمایین
کارن : ما ؟
دایانا : درسته این دفعه ریسک کردیم محموله بزرگی گرفتیم میخواد محموله رو ازمون بگیره
کارن : ینی اسلحه هارو میخواسته لنتی (چقدر این بچه خنگه🤣)
دایانا : نه ، اون این محموله رو لازم نداره فقط میخواست از بین ببرتش
کارن : تو اینارو از کجا میدونی ؟ نکنه جاسوس چیزی داری ؟
دایانا : نخیر فقط از عقلم استفاده میکنم اونجارو ببین ، با دستم به ماشین افراد کای اشاره کردم
کارن : خب اون چیه ؟ ماشینه دیگه
دایانا : اره ماشینه حالا اینو ببین....
چقدر کارن خنگه🤣خیلی این شخصیتو دوس دارم🤣💖
دایانا: اره خوبم اه لنتی ، کجا بردینش
کارن : بردنش تو انبار
دایانا : بریم سراغش
کارن : تو کجا ؟ بشین ببینم سرت گیج میره میوفتی
دایانا : ساکت شو دنبالم بیا
کارن : اوهوی درست صحبت کن با توام میگم حالت خوب نیس کجای میری
دایانا : کارن من وقت ندارم باید تا قبل ناهار برم خونه
کارن : تا قبل ناهار ؟چرا ؟ خبریه ؟
دایانا : اره
کارن : چی ؟
دایانا : غذام سرد میشه
کارن : مسخره میکنی
دایانا : نخیر ، باید بفهمم کی داره به انبارا حمله میکنه
دایانا : چند نفر تلفات داشتیم؟
کارن : ۴ نفر کشته ، ۷ نفر زخمی شدن
دایانا : اونا چی ؟
کارن : همشون مردن به جز این یکی
دایانا : اییی سرم هنوز درد میکنه
رفتیم توی انبار افرادمون داخل بودن اون مرد به یه صندلی بسته بودن رفتم جلوشو گفتم
دایانا : پس تو بودی که منو زدی ؟
مرد : خواهش میکنم خانم لطفا منو نکشین من فقط دستور گرفتم من کاری نکردم خواهش میکنم
دایانا : که اینطور ، باشه تو ازادی
مرد : چی ....؟
دایانا : بخشیدمت تو ازادی .... ولی .....
مرد : ها ؟
دایانا : باید اسم رئیستو بهم بگی اونوقته که میتونی بری
مرد : نه خانم ازم نخوایین اسمشو بگم اگه بفهمه منو میکشه خواهش میکنم خانم لطفا
دایانا : نه دیگه نمیشه یا باید اسمشو بگی یا که تا زیرزمین خونم با من میای
مرد : خانم لطفا خواهش میکنم اگه بفهمن منو میکشن
دایانا : اگه نگی منم میکشمت ولی فرقش اینه من ادما رو زجر کش میکنم ولی اون شاید با یه تیر خلاصت کنه
مرد : خانم خواهش میکنم من دو تا بچه دارم رحم کنین
دایانا : فقط اسمشو بگو تورو به همراه خانوادت به یه جای امن میفرستم تا دستش بهتون نرسه فقط اسمشو بهم بگو لنتی
مرد : جینهو ، کای جینهو رئیس گروه کای
دایانا : کای ، کای، کای ، چقدر اشناست ، وایسا ببینم اربابت برادری به اسم لین داشته ؟
مرد : بله
کارن : من کای جینهو رو میشناسم ولی برادرشو تا حالا ندیدم اون کجاست ؟
دایانا : اون مرده
کارن : چی ؟ مرده ؟
مرد : اون چند سال پیش توی یه حادثه کشته میشه که بعد ها مشخص شده اون یه تصادف نبوده بلکه راننده از قصد این کارو کرده و ماشینو تو دره انداخته تا کای لین رو بکشه
دایانا : راننده کی بوده ؟
مرد : میگن یه دختر بوده که برای اقا کار میکرده ولی بعد از حادثه هیچکس اونو ندیده
کارن : دایانا میشه حرف بزنیم
دایانا : البته
مرد : خانم لطفا ازادم کنین خانوادم چی میشن
دایانا : جک ، کارای لازمو انجام بده این اقا رو همراه خانوادش به یه جای امن بفرست و مواظبشون باش
جک : چشم قربان
دایانا ؛ همراه کارن رفتم بیرون
دایانا : چی شده ؟
کارن : میشه توضیح بدی تو کای لین از کجا میشناسی؟
دایانا : قبلا براش کار میکردم
کارن : دایانا ، نگو که تو همون ......
دایانا : درسته کارن من همون دخترم
کارن : ینی چی ؟ چرا اینکارو کردی چرا کشتیش ؟
دایانا : دلیل خودمو داشتم و دلیلم جینهو بود
کارن : حالا میخوای چیکار کنی ؟
دایانا : حالا که فرصتشو دارم ازش انتقام میگیرم اون این بازیو شروع کرد منم تمومش میکنم
کارن : به نظرت اون تورو شناخته ؟
دایانا : هنوز نه
کارن : از کجا میدونی ؟
دایانا : اسمش توی لیست مهمونا نبود پس ینی هنوز منو ندیده ، این یعنی هدفش من نیستم هدفش شمایین
کارن : ما ؟
دایانا : درسته این دفعه ریسک کردیم محموله بزرگی گرفتیم میخواد محموله رو ازمون بگیره
کارن : ینی اسلحه هارو میخواسته لنتی (چقدر این بچه خنگه🤣)
دایانا : نه ، اون این محموله رو لازم نداره فقط میخواست از بین ببرتش
کارن : تو اینارو از کجا میدونی ؟ نکنه جاسوس چیزی داری ؟
دایانا : نخیر فقط از عقلم استفاده میکنم اونجارو ببین ، با دستم به ماشین افراد کای اشاره کردم
کارن : خب اون چیه ؟ ماشینه دیگه
دایانا : اره ماشینه حالا اینو ببین....
چقدر کارن خنگه🤣خیلی این شخصیتو دوس دارم🤣💖
۶۳.۹k
۰۲ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.