هر کدام از اندام هایت را که بشکافی تکه ای از من بیرون می زند لبهایم زیر پوستت آب می نوشد چشم هایم زودتر از تو می بیند و دستهایم همیشه در دست توست من چون روحی دیوانه وار در تو پنهان شده ام پنهان درمویرگ هایت که خون من در آنها جاری ست
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.