𝐀𝐥𝐨𝐧𝐞 𝐢𝐧 𝐒𝐞𝐨𝐮𝐥 فصل ۴ پارت ۴
توی اتاق تمرین خودم بودم و تنهایی
منتظر جیون بودم تا بیاد تمرین کنیم از اونم خبری نبود چند روزه
بالاخره اومد
جیون_خب اماده ای گم کردی؟چون قراره برای البومی که باید برای اولین کارت بیرون بدی کلی کار کنیم
_من اماده ی امادم
جیون_خب با اهنگ دبیوت شروع میکنیم ببین میخوام این اهنگ اولین اهنگ البومت باشه میخوام کاری کنم که توی ۲۴ ساعت بازدید زیادی داشته باشه طراح دنس بی تی اس دنس هاتو طراحی میکنه این کمپانی کلا یک طراح داره
_ببین باید امروز این اهنگ رو بیرون بدیم چون فردا من نیستم
جیون_میدونم خب ولی منم باهاتون به اون خونه میام
_نههههه
جیون_چرااااااااا😂
_پیدینیم گفته که یک هفته ای که اونجاییم میتونیم ازاد باشیم........ولی بعدش هم من هم پسرا قراره رنده بشیم
جیون_اوه پس که اینطور منم میتونم ۱ هفته از شرت خلاص شم
_یااااا از خداتم باشه من قراره کلی محبوب بشم همین الان کلی طرفدار دارم
جیون_عه واقعا پس من چرا نمیبینمشون
_چمیدونم اخه تو خونه هاشون کپیدن
جیون_تا وقتی که موزیک ویدیو و البوم جدیدت رو بیرون ندی کسی از فعالیت تو باخبر نمیشه
_اره میفهمم پس امروز بیا تموم سعیمون رو بکنیم که اهنگ دبیوم امروز پخش بشه
اون روز تا خود شب تا جایی که جون داشتم از صدام کار کشیدم با رضایت جیون و بقیه ی کارکنا که رو صدام و ریتم اهنگم کار میکردن بالاخره اهنگم رو ساختیم و از طرف کمپانی ارسال کردیم
_وای خدایا بالاخره اهنگ اولم ساخته شد
جیون_هوممم و موفق شدیم که اهنگتو بسازیم
_ارههههه من میرم بخوابمم
بدو بدو رفتم توی اتاقم و پریدم رو تخت و خرررررررررررر😂
صبح از خواب با تکون دادنای تهیونگ بیدار شدم
_چی شده
ته_پاشو میخوایم بریم هااااا
_کجااااااا
ته_خونه ی جدید پاشو پاشو
پاشدم با همون سر و وضع صورتمو شستم موهامو مرتب کردن لباس مباس که نپوشیدم😑با تیشرت گشاد و شلوار گشاد ماسک زدم به کمک تهیونگ چمدونام رو برداشتم لوازم های بهداشتی وضروری از جمله لوازم ارایشی های خوجلم رو ریختم همشو توی کوله پشتیم گکشیمو بزداشتم و رفتیم پایین
ته_این همه وسیله داشتی تا الان خوابیدی؟
_جمع کرده بودم همشو
رفتیم پایین پیش بچه ها
جیمی_صبح بخیر
_صبح بخیر
همه سوار ماشین شدیم سر صبح بود ساعت حدودا ۷ اینا میشد هیچ کس تو خیابون دیده نمیشد
با ون به سمت یک خونه ی خوشگل و ویلایی رفتیم
_واوووو قراره اینجا زندگی کنیم؟
کوک_معلومه وقتی ۸ نفریم بریم تو لونه موش😂
_بله بله به نکته ی بسیار زخیمی اشاره کردی
از ماشین پیاده شدیم اطراف خونه خلوت بود یک حیاط بزرگ و سرسبز و درخت و گل کاری شده داشت جون میداد برای بعد از ظهر ها
یکی یکی با چمدون هامون رفتیم بالا
بیشتر از همه من چمدون داشتم سه تا چمدون😑😂................
منتظر جیون بودم تا بیاد تمرین کنیم از اونم خبری نبود چند روزه
بالاخره اومد
جیون_خب اماده ای گم کردی؟چون قراره برای البومی که باید برای اولین کارت بیرون بدی کلی کار کنیم
_من اماده ی امادم
جیون_خب با اهنگ دبیوت شروع میکنیم ببین میخوام این اهنگ اولین اهنگ البومت باشه میخوام کاری کنم که توی ۲۴ ساعت بازدید زیادی داشته باشه طراح دنس بی تی اس دنس هاتو طراحی میکنه این کمپانی کلا یک طراح داره
_ببین باید امروز این اهنگ رو بیرون بدیم چون فردا من نیستم
جیون_میدونم خب ولی منم باهاتون به اون خونه میام
_نههههه
جیون_چرااااااااا😂
_پیدینیم گفته که یک هفته ای که اونجاییم میتونیم ازاد باشیم........ولی بعدش هم من هم پسرا قراره رنده بشیم
جیون_اوه پس که اینطور منم میتونم ۱ هفته از شرت خلاص شم
_یااااا از خداتم باشه من قراره کلی محبوب بشم همین الان کلی طرفدار دارم
جیون_عه واقعا پس من چرا نمیبینمشون
_چمیدونم اخه تو خونه هاشون کپیدن
جیون_تا وقتی که موزیک ویدیو و البوم جدیدت رو بیرون ندی کسی از فعالیت تو باخبر نمیشه
_اره میفهمم پس امروز بیا تموم سعیمون رو بکنیم که اهنگ دبیوم امروز پخش بشه
اون روز تا خود شب تا جایی که جون داشتم از صدام کار کشیدم با رضایت جیون و بقیه ی کارکنا که رو صدام و ریتم اهنگم کار میکردن بالاخره اهنگم رو ساختیم و از طرف کمپانی ارسال کردیم
_وای خدایا بالاخره اهنگ اولم ساخته شد
جیون_هوممم و موفق شدیم که اهنگتو بسازیم
_ارههههه من میرم بخوابمم
بدو بدو رفتم توی اتاقم و پریدم رو تخت و خرررررررررررر😂
صبح از خواب با تکون دادنای تهیونگ بیدار شدم
_چی شده
ته_پاشو میخوایم بریم هااااا
_کجااااااا
ته_خونه ی جدید پاشو پاشو
پاشدم با همون سر و وضع صورتمو شستم موهامو مرتب کردن لباس مباس که نپوشیدم😑با تیشرت گشاد و شلوار گشاد ماسک زدم به کمک تهیونگ چمدونام رو برداشتم لوازم های بهداشتی وضروری از جمله لوازم ارایشی های خوجلم رو ریختم همشو توی کوله پشتیم گکشیمو بزداشتم و رفتیم پایین
ته_این همه وسیله داشتی تا الان خوابیدی؟
_جمع کرده بودم همشو
رفتیم پایین پیش بچه ها
جیمی_صبح بخیر
_صبح بخیر
همه سوار ماشین شدیم سر صبح بود ساعت حدودا ۷ اینا میشد هیچ کس تو خیابون دیده نمیشد
با ون به سمت یک خونه ی خوشگل و ویلایی رفتیم
_واوووو قراره اینجا زندگی کنیم؟
کوک_معلومه وقتی ۸ نفریم بریم تو لونه موش😂
_بله بله به نکته ی بسیار زخیمی اشاره کردی
از ماشین پیاده شدیم اطراف خونه خلوت بود یک حیاط بزرگ و سرسبز و درخت و گل کاری شده داشت جون میداد برای بعد از ظهر ها
یکی یکی با چمدون هامون رفتیم بالا
بیشتر از همه من چمدون داشتم سه تا چمدون😑😂................
۱۱.۳k
۱۴ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.