LOST BOY PART 3 پارت جدید بقولید موزیک ویدیو بزارم ؟ها؟.

جی کی ویو..
تو راه خانم ج... یعنی مادرم خیلی گریه میکرد فکر کنم از خوشحالی همین تور پ...پدرم
ولی من ری اکشن خاصی نداشتم
جی کی.. چرا منو ول کردید
م.ج .. پسرم ... جونگ کوک ما بخاطر محافظت از تو این کارو کردیم دو سال پیش کلی دنبالت گشتیم ولی پیدات نکردیم مارو ب...
جی کی .. یعنی چی بخاطر من ها یعنی چی می‌دونی بی کس کار بودن یعنی چی ها می‌دونی درک میکنی مادر پدرت و نشناسی درک نمیکنی دیگه ..داد..
پ.ج..صبر کن توضیح میدم اون زمان یعنی 15 16 سال پیش داشتیم ورشکست می‌شدیم و دشمنمون با تو مارو تهدید می‌کرد و می‌گفت میکشنت ما این رو به خالت گفتیم و خاله هم این پیشنهاد رو بهمون داد ماهم چاره دیگه ای نداشتیم تو هم در خطر بودی پس
... تورو گذاشتیم پرورشگاه
جی کی..گریه..
م.ج.. میشه ازت یه چیزی بخوام پسرم ؟
جی کی.. بفرمایید ؟
م.ج.. میشه باما زندگی کنی لطفا میدونم ازمون ناراحتی ولی باید مارو درک کنی
جی‌کی .. جای دیگه ای ندارم برم سال دیگه 18 سالم میشه
م.ج.. خوبه پس برو وسایلتو جمع کن ماهم با مدیر حرف می‌زنیم
جی‌کی.. باشه
و رسیدن
جی‌کی.. داشتم وسالیلو جمع میکردم که چشمم به یه آب زیر تختم افتاد منم سه ساعت بود تشنه بودم در بطری رو باز کردم و تا ته خوردم آب یه مزه ای میداد ولی اهمیتی ندادم و رفتم از پله ها میومدم پایین که یهو سرم گیج رفت
و نشستم روی پله مدیر صدام کرد و من به سختی رفتم پایین رفتیم نشستیم توی ماشین و راه افتادیم
اصلا حال نداشتم حرف بزنم ولی به زور گفتم کی میرسیم
م.ج.. دو دقیقه دیگه
رسیدیم و انگار حالم بهتر شده بود رفتم تو و به ویو خونه نگریدم و یه زره دیگه رفتم جلو که دیدم همه بهم تعظیم کردن دروغ نگم این همه جذابیت لیاقت تعظیم کردن رو داره (این داستان جونگ کوک جین میشود😂🗿🗡️)که بابام اومد و همه مثل سگ ترسیدن و یکی تعظیم بس داد (مثل آتش بس حیح)
و یکی که انگار ارشدشون بود اومد و گفت اون یکی دختره خونه رو نشونم میده و اونم اومد که خونه رو نشونم بده
رفتیم و دونه به دونه نقاط خونه رو نشونم داد
..ا.ت‌‌ویو..
داشتم همه جای خونه رو بهش نشون میدادم 🥴 خسته کننده بود ولی از اینکه تنها وارث خانواده جئون پیدا شده خوشحالم بودم
رسیدیم به اون در ...
..جی‌کی‌ویو‌..
رسیدیم به یه دری
ا.ت..اقا این در ممنوعس من نمیتونم برم توش اجازه ندارم باید از مادر پدرتون اجازه بگیرید
جی‌کی.. آه ..بلند..
ا.ت.. چیزیتون شد آهای آقا
جی‌کی .. نمی‌دونم چی شد ولی بهم همه ی بدنم درد گرفت از جمله سر و قلبم و ... سیاهی مطلق
..ا.ت‌ویو..
داشتم هی صداش میکردم که یهو افتاد زمین و همه با سر و صدای ما دوتا اومدن اینجا
م.ج.. اوه پسرم عزیزم به چی نگاه میکنید آمبولانس خبر کنید
بادیگارد.. چشم
پنج دقیقه بعد آمبولانس اومد و جونگ کوک رو بردن ...
ادامه دارد...
TO BE CONTINUES...
..............................................................
خماری مطلق دکو پس از سال ها پارت سه را گذاشت🗿
لذت ببر فرزندم🗿
10تا لایک کن فرزندم🗿
2۰ تا کامنت بزار فرزندم🗿
فالوم کن فرزندم هرچندتا دلت خواست تا ببینیم چه شود🗿