مافیا عاشق PART 6
KOOK
وقتی رفتم تو ا/ت رو با یه لباس تقریبا باز دیدم ا/ت از تختش اومد پایین و یه دستشو روی گردنم گزاشت و اون یکیو گذاشت بغل گونم البته یکم پایین تر بر عکس لباسش آستیناش بلند بود
ا/ت:خوبی؟؟
KOOK
دست پاچه بودم نمیدونستم چیکار کنم فقط داشتم مثه احمقا نگاش میکردم
انقدر پیش رفتم که دیگه ا/ت خسته شد بهم نزدیک شد و لباشو گذاشت روی لبام بعد از چند مین از هم جدا شدیم..
ا/ت:پس پدرم میخواد منو به تو بفروشه
کوک:کی شنیدی
ا/ت:خودش قبلاً بهم گفته بود امکان داره بفروشم
کوک:خب...
ا/ت:من خشالم(خنده ریز)
کوک:بریم؟؟
ا/ت:بریم!!
×چند ساعت بعد×
A,T
قرار داد رو بستم،تقریبا میشه گفت منم کوکی رو دوست داشتم...
جیمین هم خیلی مهربون بود،جونگ کوک میگفت وقتی ۱۶ سالش بوده رفته بیرون و گم شده جیمین پیداش کرده جیمین اون موقع خودشم مافیا بود
الآنم جیمین یکی از بزرگ ترین مافیا های دنیاس
شرایط پارت ۷
۲۴ کامنت
وقتی رفتم تو ا/ت رو با یه لباس تقریبا باز دیدم ا/ت از تختش اومد پایین و یه دستشو روی گردنم گزاشت و اون یکیو گذاشت بغل گونم البته یکم پایین تر بر عکس لباسش آستیناش بلند بود
ا/ت:خوبی؟؟
KOOK
دست پاچه بودم نمیدونستم چیکار کنم فقط داشتم مثه احمقا نگاش میکردم
انقدر پیش رفتم که دیگه ا/ت خسته شد بهم نزدیک شد و لباشو گذاشت روی لبام بعد از چند مین از هم جدا شدیم..
ا/ت:پس پدرم میخواد منو به تو بفروشه
کوک:کی شنیدی
ا/ت:خودش قبلاً بهم گفته بود امکان داره بفروشم
کوک:خب...
ا/ت:من خشالم(خنده ریز)
کوک:بریم؟؟
ا/ت:بریم!!
×چند ساعت بعد×
A,T
قرار داد رو بستم،تقریبا میشه گفت منم کوکی رو دوست داشتم...
جیمین هم خیلی مهربون بود،جونگ کوک میگفت وقتی ۱۶ سالش بوده رفته بیرون و گم شده جیمین پیداش کرده جیمین اون موقع خودشم مافیا بود
الآنم جیمین یکی از بزرگ ترین مافیا های دنیاس
شرایط پارت ۷
۲۴ کامنت
۸.۵k
۰۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.