ته ات ی لحضه میای اتاقم کارت دارم
ته ات ی لحضه میای اتاقم کارت دارم
کوک
دیدم ات ترسی ولی تا خواستم چیزی بگم با لرزش صداش گفت (ی نکته بچه ها ات و ته و کوک جیمین الان عمارت ته هستن)
ات ب با باش شه
ته اومد دستم گرفت رفتیم تو اتاق که ته بغض کرد و گفت ات ببخشید بخودا دست خودم نبود قول میدم دیگه کاری نکنم هق هق
منم گفتم خیلی بدی دیگه از این کارا نکن میترسم ولی اگه قول بدی دیگه اینکارو نکنی هق به هیچکی هق نمیگم ته گفت هق قول میدم در کل دیگه اشتی کردیم رفتیم پایین که کوک گفت خوب چیشد اشتی کردین ولی ته تو باید دلیل چیزی که زیز پله ها ازت پرسیدم رو بهم بگی ته گفت سعی میکنم که در عمارت زنگ خورد و ۴ تا پسر اومدن تو من بین دوست های ته همین جیمین و کوک رو میشناختم یکم خجالت کشیدم فک کنم لپام قرمز شده بود که جیمین گفت وایسید ببینم تکلیف من این وسط چیمیشه من رو عقیمم کردی بعد خواهر برادری عاشتی کوکم گفت راس میکه من کل بدنم سوخت با این کارت تازه سرمم درد گرفت دختر که یکی از دوستای ته که عینکی بود و قدش بلند تر از همه بود گفت عزیزانم اینجا چه خبر این دوست دختر کدومتونه منم با این حرف اون کفری شدم بلند شدم گفتم ببین زرافه (خودتی) من خواهر
این شلغمم(اشاره به ته میکنه شلغمم خودتی)
دوست دختر هیچ کدوم از این شلغمم ها هم نیستم فحمیدی که اون زرافه گفت اتگار یکی دیگه باید تربیت کنم که اونی که شونه های پهنژ داشت گفت ولژ زرافرو خوب اومد ته گفت بیتربیت این چه حرفیه به بزگتر از خودت جین توهم به اژن رو نده اسم همشونتقریبا فحمیده بودم که اونی که اسمش فک کنم شوکا بود گفت خودم فحش های بهتری یادش میدم منم گفتم اره بایدم یادم این توخونه رامیره به من فحش میده من بدبختم جلوش کم میازم که ته کفت هویج ساکت شو شوگا توهم هیچ کاری نمیکنید درضمن مایو ایناا که اوردین استخر رو تازه پر کردم من گفتم تــــــــــــــــــــــهـــــــــــــ مایوم خونس گفت نه اینجا یکی داری گفتم هوف خدا رو شکر وایسا ببینم کدوم میکی گفت همون دو تیکه کفتم تـــــــــــــــهـــــــــــــ چرا انتضار داری من بااون بیام بیرون که ته بازم حرفید گفت نگران نباش چشم دوستان من پاکه فقط کوکجیمینن که این دیگه باید خودشون جمع کنن جیمین کفت عه ته تو من اعتماد نداری خواهر من چشام پاک پاکه کوکم بایه خندیه رو اعصاب گفت همچنین گفتم اره ج.ونه عمتون نگام کنید چشاتون از کاسه در میارم درضمن ته من شنا بلد نیستم هغتا پسرید این تیوپ رو برام باد کنی ته گفت خوبردیگه باید شناهم یاد بگیری گفتم تــــــــــــهـــــــــــ من تیوپ میخوام گفت باشه ولی شنا هم یادت میدم گفتم خوب و رفتم تا اماده بشم این مایو خیلی باز بود چیکا کنم ی حوله بلند پوشیدم رفتم دیدم همشون لختن لپا گوجه شده....
کوک
دیدم ات ترسی ولی تا خواستم چیزی بگم با لرزش صداش گفت (ی نکته بچه ها ات و ته و کوک جیمین الان عمارت ته هستن)
ات ب با باش شه
ته اومد دستم گرفت رفتیم تو اتاق که ته بغض کرد و گفت ات ببخشید بخودا دست خودم نبود قول میدم دیگه کاری نکنم هق هق
منم گفتم خیلی بدی دیگه از این کارا نکن میترسم ولی اگه قول بدی دیگه اینکارو نکنی هق به هیچکی هق نمیگم ته گفت هق قول میدم در کل دیگه اشتی کردیم رفتیم پایین که کوک گفت خوب چیشد اشتی کردین ولی ته تو باید دلیل چیزی که زیز پله ها ازت پرسیدم رو بهم بگی ته گفت سعی میکنم که در عمارت زنگ خورد و ۴ تا پسر اومدن تو من بین دوست های ته همین جیمین و کوک رو میشناختم یکم خجالت کشیدم فک کنم لپام قرمز شده بود که جیمین گفت وایسید ببینم تکلیف من این وسط چیمیشه من رو عقیمم کردی بعد خواهر برادری عاشتی کوکم گفت راس میکه من کل بدنم سوخت با این کارت تازه سرمم درد گرفت دختر که یکی از دوستای ته که عینکی بود و قدش بلند تر از همه بود گفت عزیزانم اینجا چه خبر این دوست دختر کدومتونه منم با این حرف اون کفری شدم بلند شدم گفتم ببین زرافه (خودتی) من خواهر
این شلغمم(اشاره به ته میکنه شلغمم خودتی)
دوست دختر هیچ کدوم از این شلغمم ها هم نیستم فحمیدی که اون زرافه گفت اتگار یکی دیگه باید تربیت کنم که اونی که شونه های پهنژ داشت گفت ولژ زرافرو خوب اومد ته گفت بیتربیت این چه حرفیه به بزگتر از خودت جین توهم به اژن رو نده اسم همشونتقریبا فحمیده بودم که اونی که اسمش فک کنم شوکا بود گفت خودم فحش های بهتری یادش میدم منم گفتم اره بایدم یادم این توخونه رامیره به من فحش میده من بدبختم جلوش کم میازم که ته کفت هویج ساکت شو شوگا توهم هیچ کاری نمیکنید درضمن مایو ایناا که اوردین استخر رو تازه پر کردم من گفتم تــــــــــــــــــــــهـــــــــــــ مایوم خونس گفت نه اینجا یکی داری گفتم هوف خدا رو شکر وایسا ببینم کدوم میکی گفت همون دو تیکه کفتم تـــــــــــــــهـــــــــــــ چرا انتضار داری من بااون بیام بیرون که ته بازم حرفید گفت نگران نباش چشم دوستان من پاکه فقط کوکجیمینن که این دیگه باید خودشون جمع کنن جیمین کفت عه ته تو من اعتماد نداری خواهر من چشام پاک پاکه کوکم بایه خندیه رو اعصاب گفت همچنین گفتم اره ج.ونه عمتون نگام کنید چشاتون از کاسه در میارم درضمن ته من شنا بلد نیستم هغتا پسرید این تیوپ رو برام باد کنی ته گفت خوبردیگه باید شناهم یاد بگیری گفتم تــــــــــــهـــــــــــ من تیوپ میخوام گفت باشه ولی شنا هم یادت میدم گفتم خوب و رفتم تا اماده بشم این مایو خیلی باز بود چیکا کنم ی حوله بلند پوشیدم رفتم دیدم همشون لختن لپا گوجه شده....
۷.۶k
۲۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.