برسد به دست کذاب شبه افکن
برسد به دست #کذاب_شبه_افکن
چرا ایران پس از #فتح_خرمشهر،
قرارد #صلح را #نپذیرفت؟
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: این سؤال، به ویژه در این اواخر، مکرر برای این پایگاه ارسال شده است که حاکی از شایع شدن دوبارهی این سؤال در اذهان عمومی میباشد.
البته اصل سؤال یک واقعیتی است که همه باید از آن مطلع باشند، اما چون از یک سو اطلاعات لازم به اذهان عمومی ارائه نمیشود، و از سوی دیگر فرصت مناسب برای جریانسازی و ایجاد شک و شبههها ایجاد میشود، این سؤالات برای هر نسلی مجدداً طرح میشود و البته به گونهای که ایران و امام و مردم را مستقیم یا غیر مستقیم مقصر و محکوم بخوانند! اما در هر حال مردم و به ویژه نسل جدید و جوانان ما باید به خوبی بدانند که شرایط چه بود و چه گذشت؟ لذا به خلاصهای که صریح و بیپرده ایفاد میگردد، باید دقت نمود:
#الف – بعد از حمله ارتش بعث صدام به ایران، با خیانتهای بنیصدر و برخی دیگر از سیاسیون داخلی، شهرهای ایران در غرب و جنوب یکی پس از دیگری به سرعت سقوط کردند و رسماً به اشغال نیروهای بعثی درآمدند که از جمله آنها «خرمشهر» بود.
اما این جنایات، خیانتها و شکستها، نه تنها سبب ناامیدی و ذلت مردم نشد، بلکه حضور مردمی در میدان دفاع را به ارمغان آورد و مقاومت با فراز و نشیبهایش، به رهبری حضرت امام خمینی (ره) و حضور مردم، با جدیت بیشتر ادامه یافت، هر چند که برخی در داخل مرتب آیه یأس میخواندند که ما نمیتوانیم و باید امتیازاتی داده و رضایت دهیم.
#ب – به رغم پیروزهای به دست آمده، هنوز 15000 کیلومتر مربع از خاک ایران، به صورت رسمی و قطعی در تملک و سلطهی ارتش بعث عراق قرار داشت، تا آن جا که این نواحی را خاک خود قلمداد میکردند و #صدام_میگفت: اگر ایرانیها بتوانند خرمشهر را پس بگیرند، من کلید بصره را به آنها تقدیم خواهم کرد. اما استقامت مردم، سبب تضعیف و فرسایش نیروهای بعثی گردیده بود.
#ج – ارتش صدام که البته به لحاظ مالی، سیاسی، اطلاعاتی، تسلیحاتی و ...، از سوی غرب حمایت و هدایت میشد، پس از شکستهای سخت در عملیاتهای گوناگون، از جمله فتح المبین، تردیدی نداشتند که ایران برای آزادی خرمشهر اقدام خواهد نمود، لذا قوای خود در داخل خرمشهر و اطراف آن را به شدت تقویت کرد.
در هر حال، عملیات «بیت المقدس» شکل گرفت و پس از حملات گسترده نیروهای ایران، دو لشکر صدام شکست خوردند، خرمشهر آزاد، شد - هویزه و پادگان حمید نیز آزاد شد.
#د – بلافاصله صدام، سران امریکا و اروپا و برخی از مسئولین ایرانی، ندای پذیرش صلح و آتش بس را راه انداختند و گفتند ادامه جنگ دیگر لزومی ندارد و باید پیشنهاد آنها را قبول کنیم. اما واقعیت این بود که پس از آزادی خرمشهر نیز [هر چند صدام در سرازیری شکست قرار گرفته بود]، اما هنوز بیش از 5000 کیلومتر مربع از خاک ایران در اشغال ارتش بعث عراق قرار داشت.
#ﻫ – دقت شود که هیچ گاه قراردادی تحت عنوان «صلح» مطرح و ارائه نشده بود، بلکه «قرار داد آتش بس» مطرح شد و آتش بس نیز یعنی در همین نقطه و با همین شرایط حاکم، جنگ متوقف گردد. و البته همگان، این قصه را بارها و بارها در جهان تجربه کردهاند. جنگ متوقف میشود، ایران اراضی خود را میخواهد، جبهه متخاصم عقب نشینی نمیکند، سازمانهای بینالمللی وارد عمل میشوند و در نهایت یک منطقهی جدا شده از ایران و مستقل اعلام میکنند ...
این بازی را همه حفظ بودند و هستند.
امریکاییها، اروپاییها و صدام، هر گونه مذاکره را منوط به پذیرش بیچون و چرای آتش بس کردند، و این در حالی بود که نه تنها هنوز بخشهای وسیعی از خاک ایران در اشغال عراق بود، بلکه ایران در اذهان عمومی، جنگافروز معرفی میشد.
#و – حضرت امام خمینی (ره) نیز با درایت، بصیرت، آیندهنگری و سیاست تمام، شروطی برای پذیرش آتش بس معین نمود که از جمله آنها عبارتند بودند از:
*- خروج بی قید و شرط از تمامی اراضی ایران و بازگشت نیروها به مرزهای سابق؛
*- معرفی و اعلام رسمی و بین المللی عراق به عنوان متجاوز (آغاز کننده)؛
*- بالتبع، پذیرش غرامت از سوی متجاوز.
بدیهی است که این سه شرط، نه تنها اراضی اشغالی را به کشور باز میگرداند، بلکه سرنوشت جنگ را به نفع جمهور اسلامی ایران رقم میزد و تاریخ جنگ را برای همیشه، متفاوت با آن چه دشمنان نگاشته بودند تغییر میداد، لذا آنها ابتدا مخالفت کردند، اما با توجه به استقامت، پایداری و جنگ برای باز پسگیری خاک ایران و ...، مجبور به پذیرش شدند و آتش بس محقق گردید.
.
.
.
.
.
#شبه
#پاسخ_به_شبه #کذاب_ویسگون
#رفع_شبه
#بسیج_سایبری
#حق_پایدار_است
چرا ایران پس از #فتح_خرمشهر،
قرارد #صلح را #نپذیرفت؟
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: این سؤال، به ویژه در این اواخر، مکرر برای این پایگاه ارسال شده است که حاکی از شایع شدن دوبارهی این سؤال در اذهان عمومی میباشد.
البته اصل سؤال یک واقعیتی است که همه باید از آن مطلع باشند، اما چون از یک سو اطلاعات لازم به اذهان عمومی ارائه نمیشود، و از سوی دیگر فرصت مناسب برای جریانسازی و ایجاد شک و شبههها ایجاد میشود، این سؤالات برای هر نسلی مجدداً طرح میشود و البته به گونهای که ایران و امام و مردم را مستقیم یا غیر مستقیم مقصر و محکوم بخوانند! اما در هر حال مردم و به ویژه نسل جدید و جوانان ما باید به خوبی بدانند که شرایط چه بود و چه گذشت؟ لذا به خلاصهای که صریح و بیپرده ایفاد میگردد، باید دقت نمود:
#الف – بعد از حمله ارتش بعث صدام به ایران، با خیانتهای بنیصدر و برخی دیگر از سیاسیون داخلی، شهرهای ایران در غرب و جنوب یکی پس از دیگری به سرعت سقوط کردند و رسماً به اشغال نیروهای بعثی درآمدند که از جمله آنها «خرمشهر» بود.
اما این جنایات، خیانتها و شکستها، نه تنها سبب ناامیدی و ذلت مردم نشد، بلکه حضور مردمی در میدان دفاع را به ارمغان آورد و مقاومت با فراز و نشیبهایش، به رهبری حضرت امام خمینی (ره) و حضور مردم، با جدیت بیشتر ادامه یافت، هر چند که برخی در داخل مرتب آیه یأس میخواندند که ما نمیتوانیم و باید امتیازاتی داده و رضایت دهیم.
#ب – به رغم پیروزهای به دست آمده، هنوز 15000 کیلومتر مربع از خاک ایران، به صورت رسمی و قطعی در تملک و سلطهی ارتش بعث عراق قرار داشت، تا آن جا که این نواحی را خاک خود قلمداد میکردند و #صدام_میگفت: اگر ایرانیها بتوانند خرمشهر را پس بگیرند، من کلید بصره را به آنها تقدیم خواهم کرد. اما استقامت مردم، سبب تضعیف و فرسایش نیروهای بعثی گردیده بود.
#ج – ارتش صدام که البته به لحاظ مالی، سیاسی، اطلاعاتی، تسلیحاتی و ...، از سوی غرب حمایت و هدایت میشد، پس از شکستهای سخت در عملیاتهای گوناگون، از جمله فتح المبین، تردیدی نداشتند که ایران برای آزادی خرمشهر اقدام خواهد نمود، لذا قوای خود در داخل خرمشهر و اطراف آن را به شدت تقویت کرد.
در هر حال، عملیات «بیت المقدس» شکل گرفت و پس از حملات گسترده نیروهای ایران، دو لشکر صدام شکست خوردند، خرمشهر آزاد، شد - هویزه و پادگان حمید نیز آزاد شد.
#د – بلافاصله صدام، سران امریکا و اروپا و برخی از مسئولین ایرانی، ندای پذیرش صلح و آتش بس را راه انداختند و گفتند ادامه جنگ دیگر لزومی ندارد و باید پیشنهاد آنها را قبول کنیم. اما واقعیت این بود که پس از آزادی خرمشهر نیز [هر چند صدام در سرازیری شکست قرار گرفته بود]، اما هنوز بیش از 5000 کیلومتر مربع از خاک ایران در اشغال ارتش بعث عراق قرار داشت.
#ﻫ – دقت شود که هیچ گاه قراردادی تحت عنوان «صلح» مطرح و ارائه نشده بود، بلکه «قرار داد آتش بس» مطرح شد و آتش بس نیز یعنی در همین نقطه و با همین شرایط حاکم، جنگ متوقف گردد. و البته همگان، این قصه را بارها و بارها در جهان تجربه کردهاند. جنگ متوقف میشود، ایران اراضی خود را میخواهد، جبهه متخاصم عقب نشینی نمیکند، سازمانهای بینالمللی وارد عمل میشوند و در نهایت یک منطقهی جدا شده از ایران و مستقل اعلام میکنند ...
این بازی را همه حفظ بودند و هستند.
امریکاییها، اروپاییها و صدام، هر گونه مذاکره را منوط به پذیرش بیچون و چرای آتش بس کردند، و این در حالی بود که نه تنها هنوز بخشهای وسیعی از خاک ایران در اشغال عراق بود، بلکه ایران در اذهان عمومی، جنگافروز معرفی میشد.
#و – حضرت امام خمینی (ره) نیز با درایت، بصیرت، آیندهنگری و سیاست تمام، شروطی برای پذیرش آتش بس معین نمود که از جمله آنها عبارتند بودند از:
*- خروج بی قید و شرط از تمامی اراضی ایران و بازگشت نیروها به مرزهای سابق؛
*- معرفی و اعلام رسمی و بین المللی عراق به عنوان متجاوز (آغاز کننده)؛
*- بالتبع، پذیرش غرامت از سوی متجاوز.
بدیهی است که این سه شرط، نه تنها اراضی اشغالی را به کشور باز میگرداند، بلکه سرنوشت جنگ را به نفع جمهور اسلامی ایران رقم میزد و تاریخ جنگ را برای همیشه، متفاوت با آن چه دشمنان نگاشته بودند تغییر میداد، لذا آنها ابتدا مخالفت کردند، اما با توجه به استقامت، پایداری و جنگ برای باز پسگیری خاک ایران و ...، مجبور به پذیرش شدند و آتش بس محقق گردید.
.
.
.
.
.
#شبه
#پاسخ_به_شبه #کذاب_ویسگون
#رفع_شبه
#بسیج_سایبری
#حق_پایدار_است
۲.۱k
۰۴ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.