part12(psycho lover)
دستام بی دلیل می لرزیدن شایدم بی دلیل نبود تصور رو در رو شدن با مردی که هر بلایی سرم آورده بود سخت بود
از زبان کوک
دستای ا/ت خیلی ضایع می لرزیدن معلوم بود سعی داشت آروم باشه ولی ترس هنوزم توی وجودش بود با وجود این چند روز هم که اینجا بوده هنوز فکر می کنه اون مرد بهش آسیب میرسونه رفتم نزدیک تر و دستاشو گرفتم و گفتم: ا/ت منو ببین نگاهش به زمین بود انگار سخت بود براش چشم تو چشم شدن گفتم: ا/ت باید نگام کنی تا آخر عمرت میخوای زمینو نگاه کنی ؟( مرد به این قشنگی جلوته ا/ت جان 🙂)
کم کم سرشو بلند کرد و توی چشمام نگاه کرد ناخودآگاه موهای لخت و بلند مشکی رنگشو دادم پشت گوشش و گفتم: پس من اینجا چیکارم؟
ا/ت گیج نگاهم می کرد که گفتم: من مرد این خونم
ا/ت...توهم عضوی از خانواده مایی...کسی جرعت داره خانواده منو اذیت کنه؟!
گفتم :در ضمن تا الان دوهزار بار گفتم منو ارباب صدا نکن اسمم چی بود؟اگه گفتی؟
ا/ت زیر لب گفت: جو...جونگ ..کوک گفتم: نه دیگه هیچی نشدنیدم بلند تر بگو این بار سرشو پایین انداخت و چشماشو محکم و بست و خیلی یک دفعه ای گفت: جو...جونگ کوک
لپشو کشیدم و گفتم : خوبه اما دفعه بعدی ارباب صدام نمی کنی
از زبان ا/ت
اینو گفت و رفت دستم رو گذاشتم روی قبلم هیچوقت قلبم برای هیچکس اینجوری تند نزده بود چرا اینجوری شده بودم ...کارینا میگفت اون مرد سردیه ولی جوری که دستاش توی موهام بود باعث میشد شک کنم اگه آدم سرد و افسرده ایه پس چرا وقتی باهاش حرف می زنم برام لبخند میزنه چرا انقد حرفاش آرومم می کنه
توی همین فکرا بودم که کارینا از پشت پرید رو کولم و گفت: شیطون چیکار کردی که ارباب دستشو کرد توی موهات؟(لبخند شیطانی)
برگشتم سمتش و گفتم : مگه تو نگفتی آدم افسرده و سردیه پس این چرا انقد مهربونه اگه این سردشه حالت گرمش چیه؟ کارینا با تعجب نگام می کرد که گفت: راس میگیا ا/ت از وقتی تو اومدی اینجوری شده قبلا عصبی هم میشد یادته اون روز که خیس شده بودیم چطوری عصبی شد؟ قبلا خیلی اینجوری میشد ولی الان خیلی آروم شده
نکنه روش تاثیری گذاشتی؟
لایک هارو تا ۳۰ تا برسونید
کامنتا هم ۳۰ تا باشه پارت های بعدی هم میزارم...
پارت های بعدی قراره خیلی جالب تر باشه واسه همینه که میگم ایها ناس بیا این شرطارو برسونید براتون میزارم 😂
از زبان کوک
دستای ا/ت خیلی ضایع می لرزیدن معلوم بود سعی داشت آروم باشه ولی ترس هنوزم توی وجودش بود با وجود این چند روز هم که اینجا بوده هنوز فکر می کنه اون مرد بهش آسیب میرسونه رفتم نزدیک تر و دستاشو گرفتم و گفتم: ا/ت منو ببین نگاهش به زمین بود انگار سخت بود براش چشم تو چشم شدن گفتم: ا/ت باید نگام کنی تا آخر عمرت میخوای زمینو نگاه کنی ؟( مرد به این قشنگی جلوته ا/ت جان 🙂)
کم کم سرشو بلند کرد و توی چشمام نگاه کرد ناخودآگاه موهای لخت و بلند مشکی رنگشو دادم پشت گوشش و گفتم: پس من اینجا چیکارم؟
ا/ت گیج نگاهم می کرد که گفتم: من مرد این خونم
ا/ت...توهم عضوی از خانواده مایی...کسی جرعت داره خانواده منو اذیت کنه؟!
گفتم :در ضمن تا الان دوهزار بار گفتم منو ارباب صدا نکن اسمم چی بود؟اگه گفتی؟
ا/ت زیر لب گفت: جو...جونگ ..کوک گفتم: نه دیگه هیچی نشدنیدم بلند تر بگو این بار سرشو پایین انداخت و چشماشو محکم و بست و خیلی یک دفعه ای گفت: جو...جونگ کوک
لپشو کشیدم و گفتم : خوبه اما دفعه بعدی ارباب صدام نمی کنی
از زبان ا/ت
اینو گفت و رفت دستم رو گذاشتم روی قبلم هیچوقت قلبم برای هیچکس اینجوری تند نزده بود چرا اینجوری شده بودم ...کارینا میگفت اون مرد سردیه ولی جوری که دستاش توی موهام بود باعث میشد شک کنم اگه آدم سرد و افسرده ایه پس چرا وقتی باهاش حرف می زنم برام لبخند میزنه چرا انقد حرفاش آرومم می کنه
توی همین فکرا بودم که کارینا از پشت پرید رو کولم و گفت: شیطون چیکار کردی که ارباب دستشو کرد توی موهات؟(لبخند شیطانی)
برگشتم سمتش و گفتم : مگه تو نگفتی آدم افسرده و سردیه پس این چرا انقد مهربونه اگه این سردشه حالت گرمش چیه؟ کارینا با تعجب نگام می کرد که گفت: راس میگیا ا/ت از وقتی تو اومدی اینجوری شده قبلا عصبی هم میشد یادته اون روز که خیس شده بودیم چطوری عصبی شد؟ قبلا خیلی اینجوری میشد ولی الان خیلی آروم شده
نکنه روش تاثیری گذاشتی؟
لایک هارو تا ۳۰ تا برسونید
کامنتا هم ۳۰ تا باشه پارت های بعدی هم میزارم...
پارت های بعدی قراره خیلی جالب تر باشه واسه همینه که میگم ایها ناس بیا این شرطارو برسونید براتون میزارم 😂
۲۴.۵k
۲۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.