part:4
part:4
علامت پدر جونگ کوک *)
*به جای طلبم اونو ببر . اون فقط واسه من یه نون خور اضافیه ببرش هر بلایی دلت میخواد سرش بیار در عوض حساب من پاک میشه )
اون . اون چجوری میتونه درمورد پسرش این حرفو بزنه دلم واسه پسرک سوخت حتما زندگی سختی داره این مردک از سگ کمتره به پسر پشت سرم نگاه کردم نگاهش غم انگیز بود بغض داشت ولی جلو خودش رو گرفته بود نزنه زیر گریه از چشماش همه چی معلوم بود .
دوباره نگاهم رو بردم سمت پدرش با پا محکم زدم تو صورتش و از دهنش خون اومد لیا قتش همین بود .
دوباره تا میخوره بزنینش بعد براتون ماشین میفرستم خودتون بیاید امارت
×چشم ارباب
خوبع . (رفتم سمت پسری که چند دقیقه پیش به جای طلبش اونو به من داده بود ) اسمت چیه ؟
- جو ... جونگ ....کوک ولی همه منو آیان صدا میکنن
اسم قشنگی داشت مثل صورتش زیبا بود
راوی : جونگ کوک از حرف زدن با اون
مرد دست پاچه شده بود و بغض داشت خفش میکرد پدرش اونو فروخته بود بد ترین از این نمیشد
ویو تهیونگ :
بیارینش
×چشم
-بزارید وسایلم و جمع کنم (باصدایی لرزون گفت )
+فقط سریع
-چشم
علامت پدر جونگ کوک *)
*به جای طلبم اونو ببر . اون فقط واسه من یه نون خور اضافیه ببرش هر بلایی دلت میخواد سرش بیار در عوض حساب من پاک میشه )
اون . اون چجوری میتونه درمورد پسرش این حرفو بزنه دلم واسه پسرک سوخت حتما زندگی سختی داره این مردک از سگ کمتره به پسر پشت سرم نگاه کردم نگاهش غم انگیز بود بغض داشت ولی جلو خودش رو گرفته بود نزنه زیر گریه از چشماش همه چی معلوم بود .
دوباره نگاهم رو بردم سمت پدرش با پا محکم زدم تو صورتش و از دهنش خون اومد لیا قتش همین بود .
دوباره تا میخوره بزنینش بعد براتون ماشین میفرستم خودتون بیاید امارت
×چشم ارباب
خوبع . (رفتم سمت پسری که چند دقیقه پیش به جای طلبش اونو به من داده بود ) اسمت چیه ؟
- جو ... جونگ ....کوک ولی همه منو آیان صدا میکنن
اسم قشنگی داشت مثل صورتش زیبا بود
راوی : جونگ کوک از حرف زدن با اون
مرد دست پاچه شده بود و بغض داشت خفش میکرد پدرش اونو فروخته بود بد ترین از این نمیشد
ویو تهیونگ :
بیارینش
×چشم
-بزارید وسایلم و جمع کنم (باصدایی لرزون گفت )
+فقط سریع
-چشم
۵.۱k
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.