فیک پارت یک
فیک پارت یک
اسم:هیولای نیمه شب هالووین
روزی روزگاری مردی نگهبان یک خانه قدیمی بود که یه خانواده در آن زندگی میکردند
1 روز به هالووین است
خانواده ی آن خانه 4 نفر است
پدر جین
دختر جن
پسر جان
مادر جون😂😂😂...
جان داشت با پدرش جین در مورد کتاب داستانی که در مورد هیولای نیمه شب هالووین بود صحبت میکردند
جان داشت نگفت:«پدر در این داستان پسری به قاشق زنی رفته بود که
هیولایی در آن داستان بود که نیمه شب هالووین می آمد و بچه هارا می دزدید و شکلات های آن هارا ازشون میگرفت و خودش میخورد و تقویت میشود تا بتواند شهر ها را نابود کند
اسم اون هیولا مرد شکلاتی بود»
جان گفت:« من میترسم » جین پدر جان گفت :«این داستان ها واقعی نیستند
نترس»ان رو تمام شد و به هالووین رسید...
😱😬😬😬
اسم:هیولای نیمه شب هالووین
روزی روزگاری مردی نگهبان یک خانه قدیمی بود که یه خانواده در آن زندگی میکردند
1 روز به هالووین است
خانواده ی آن خانه 4 نفر است
پدر جین
دختر جن
پسر جان
مادر جون😂😂😂...
جان داشت با پدرش جین در مورد کتاب داستانی که در مورد هیولای نیمه شب هالووین بود صحبت میکردند
جان داشت نگفت:«پدر در این داستان پسری به قاشق زنی رفته بود که
هیولایی در آن داستان بود که نیمه شب هالووین می آمد و بچه هارا می دزدید و شکلات های آن هارا ازشون میگرفت و خودش میخورد و تقویت میشود تا بتواند شهر ها را نابود کند
اسم اون هیولا مرد شکلاتی بود»
جان گفت:« من میترسم » جین پدر جان گفت :«این داستان ها واقعی نیستند
نترس»ان رو تمام شد و به هالووین رسید...
😱😬😬😬
۸.۱k
۲۲ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.