ⁱ ʷᵃˢ ⁱⁿ ˡᵒᵛᵉ ʷⁱᵗʰ ʸᵒᵘ³
رفتیم خونه
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
صبح بیدار شدم رفتم به جینا سلام دادم و رفتم نشستم سره جام
استاد امد یکم حرف زد و بعد رفت
داشتیم از کلاس میومدیم بیرون که سرم خورد به یه چیز سفت
ا.ت:هویی
کوک:چیزی میخوای بگی
ا.ت: آره عنتر گاو جلوتو نگاه کن
کوک یکی زد بیخ گوشش
کوک:حواست باشه داری با کی حرف میزنی
ا.ت:بیا برو تو کوچه میمون گاو
کوک دوباره زد بیخ گوش دخترک
کوک:مگه نمیگم خفه شو
یهو ا.ت پرتش کرد روی زمین و نشست روی شکم پسرک
ا.ت:ببین عمویی از الان فقط منم که ملکه هستم وتو سرباز میفهمی چی میگم؟
و یهو از صدمی از ثانیه پسرک جاشو بادخترک عوض کرد
کوک:مثله اینکه منو هنوز نشناختی نه؟! من از راهنمایی همیشه لقبم پادشاه بوده
ا.ت:به عنم بلند شو میخوام برم
پسرک از روی دخترک بلند شد
ولباسشو مرتب کرد یه نگاه چپ به دخترک بی چاره کرد و بعد از اینکه همه ی پسر و دختر ها دورش جمع شدن رفت
ا.ت:آه....
جینا:هییی ا.ت خوبی؟؟
ا.ت:خوبم
ا.ت:جینا
جینا: جانم
ات:این پسره کیه
جینا:بلند شو تا بهت بگم
بلند شدم و با جینا رفتیم داخل محوطه ی دانشگا و یجا نشستیم
ا.ت:میشنوم
جینا:بیا یکم فلش بک بزنیم به دبیرستان
********************************************هانا:نه نه خواهش میکنم
کوک:خفه شو
هانا:من میخوام دختر بمونم ترو خدا هرچی پول بخوای بهت میدم فقط خواهش میکنم ولم کن...
پسرک دست دخترک بد بخت رو گرفت و به داخل دست شویی کشوند
سلام گایز چطورین من دوباره یه مدت پیجم بالا نمیومد ولی دوباره برگشتم واقعا سوپرایز شدم واقعا از تمام حمایت هاتون ممنونم مرسی عاشقتونم قول میدم فردا براتون قسمت جدید رو بزارم یه ۵ روز دیگه هم تولد ادمینه واینکه اصن دارم بال در میارم خیلی خوشحالم بازم از تمام شما خوشگلا تشکر میکنم❤️🤘
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
صبح بیدار شدم رفتم به جینا سلام دادم و رفتم نشستم سره جام
استاد امد یکم حرف زد و بعد رفت
داشتیم از کلاس میومدیم بیرون که سرم خورد به یه چیز سفت
ا.ت:هویی
کوک:چیزی میخوای بگی
ا.ت: آره عنتر گاو جلوتو نگاه کن
کوک یکی زد بیخ گوشش
کوک:حواست باشه داری با کی حرف میزنی
ا.ت:بیا برو تو کوچه میمون گاو
کوک دوباره زد بیخ گوش دخترک
کوک:مگه نمیگم خفه شو
یهو ا.ت پرتش کرد روی زمین و نشست روی شکم پسرک
ا.ت:ببین عمویی از الان فقط منم که ملکه هستم وتو سرباز میفهمی چی میگم؟
و یهو از صدمی از ثانیه پسرک جاشو بادخترک عوض کرد
کوک:مثله اینکه منو هنوز نشناختی نه؟! من از راهنمایی همیشه لقبم پادشاه بوده
ا.ت:به عنم بلند شو میخوام برم
پسرک از روی دخترک بلند شد
ولباسشو مرتب کرد یه نگاه چپ به دخترک بی چاره کرد و بعد از اینکه همه ی پسر و دختر ها دورش جمع شدن رفت
ا.ت:آه....
جینا:هییی ا.ت خوبی؟؟
ا.ت:خوبم
ا.ت:جینا
جینا: جانم
ات:این پسره کیه
جینا:بلند شو تا بهت بگم
بلند شدم و با جینا رفتیم داخل محوطه ی دانشگا و یجا نشستیم
ا.ت:میشنوم
جینا:بیا یکم فلش بک بزنیم به دبیرستان
********************************************هانا:نه نه خواهش میکنم
کوک:خفه شو
هانا:من میخوام دختر بمونم ترو خدا هرچی پول بخوای بهت میدم فقط خواهش میکنم ولم کن...
پسرک دست دخترک بد بخت رو گرفت و به داخل دست شویی کشوند
سلام گایز چطورین من دوباره یه مدت پیجم بالا نمیومد ولی دوباره برگشتم واقعا سوپرایز شدم واقعا از تمام حمایت هاتون ممنونم مرسی عاشقتونم قول میدم فردا براتون قسمت جدید رو بزارم یه ۵ روز دیگه هم تولد ادمینه واینکه اصن دارم بال در میارم خیلی خوشحالم بازم از تمام شما خوشگلا تشکر میکنم❤️🤘
۴.۰k
۱۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.