پارت ۹۲ Blood moon
پارت ۹۲ Blood moon
کوک:همونطوری که جیمین تورو تحمل میکنه
با این حرفش خودشو جیمین زدن زیر خنده
جیمین:ای قربونت
سوجین با قهر گفت
سوجین:دارم برات جیمین خان
جیمین صورت سوجین و بوسیدو گفت
جیمین:خودمم نوکر خانومم هستم
با این حرفش من و سوجین لبخندی زدیم
که جونگکوک گفت
کوک:خاک تو سرت از الان اینجوری باشی روت سوار میشه
کوک:من و ببین طرف میترسه طرفم بیاد گربرو دم حجله کشتم یاد بگیر
ا/ت:جونگکوم جون عزیزم خونه که میریم
بعدم با ناز صورتمو برگردوندم طرف اون دوتا که با لبخند نگامون میکردن
ا/ت:الان که میبینم امشب با یکی از بچه ها قرار دارم باید برم اونجا
بعدم نیششو باز کرد
خندیدیم که جیمین گفت
جیمین: خوب گربه هرو کشتی ها
کوک:هی خدا چیکار کنیم دیگه
سوجین: به خدا اگه ببینم دخترمو اذیت کردی من میدونم تو ها
کوک:اوه اوه مادر زن دارم شدیم بشین بینیم بابا
منم گفتم
ا/ت:هوی مامان من و اذیت نکن
سوجین چشمو ابرویی بالا انداخت و گفت
کوک:همونطوری که جیمین تورو تحمل میکنه
با این حرفش خودشو جیمین زدن زیر خنده
جیمین:ای قربونت
سوجین با قهر گفت
سوجین:دارم برات جیمین خان
جیمین صورت سوجین و بوسیدو گفت
جیمین:خودمم نوکر خانومم هستم
با این حرفش من و سوجین لبخندی زدیم
که جونگکوک گفت
کوک:خاک تو سرت از الان اینجوری باشی روت سوار میشه
کوک:من و ببین طرف میترسه طرفم بیاد گربرو دم حجله کشتم یاد بگیر
ا/ت:جونگکوم جون عزیزم خونه که میریم
بعدم با ناز صورتمو برگردوندم طرف اون دوتا که با لبخند نگامون میکردن
ا/ت:الان که میبینم امشب با یکی از بچه ها قرار دارم باید برم اونجا
بعدم نیششو باز کرد
خندیدیم که جیمین گفت
جیمین: خوب گربه هرو کشتی ها
کوک:هی خدا چیکار کنیم دیگه
سوجین: به خدا اگه ببینم دخترمو اذیت کردی من میدونم تو ها
کوک:اوه اوه مادر زن دارم شدیم بشین بینیم بابا
منم گفتم
ا/ت:هوی مامان من و اذیت نکن
سوجین چشمو ابرویی بالا انداخت و گفت
۷.۳k
۲۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.