تکپارتی .رقیب
(توضیح کوتاه.ا.ت مافیاست و رقیبش ته هستش)
دخترک کمی واسش سخت بود که تونستن اون رو بدزدن و با رقیبش که ۱ هفته قبل بهش اعتراف عشقی کرده بود تو یه اتاق بندازنش .کیم خیلی بیخیال نشسته بود رو تخت توی اتاق خراب و زول زده بود به ا.ت
ا.ت.چرا انقدر بیخیالی ؟
ته.چرا نباشم با یه لیدی جذاب تو یه اتاق گیر افتادم و الان این لیدی صلاحی نداره که جلو دار کارم باشه
ا.ت .رویا پرداز خوبی هستی کیم ولی من تا زنده ام نمی زارم تو نزدیکم بشی
ته.ا.ت شی ولی تو بچگیهامون روم کراش بودی!
ا.ت .آره ولی تا وقتی که بابات ،بابام رو نکشه(عصبی)
ته.لیدی چرا من باید تقاص کارای بابام رو بدم؟(بیخیال و بم)
ا.ت.چون تو هم پسر نحس اون مردکی
ته پاشد و قدم به قدم نزدیک ا.ت می شد و ا.ت از سرجاش اصلا تکون نمی خورد
ته.می دونم خیلی ها بهم می گن عجیب و غریبم و تو هم می تونی فکر کنی که پسر بدیم
ا.ت.لازم نیست فکر کنم واقعا پسر بدی هستی کیم !
ته.رسید به ا.ت و سرش رو کمی آورد پایین و به اوت زول زد و کلا ۲ سانت یا ا.ت فاصله داشت
ته.نظرت چیه برای این لقب که بهم دادی ازت تشکر کنم؟ و دستای ا.ت رو گرفته و شروع کرد به بوسیدنش و ا.ت بی حرکت وایستاده بود.ته بعد ۲ مین ازش جدا شد
ته.خوشمزه بودن گود گرل
☆ولی پسر فقط واسه فهمیدن مزه ی لبای دخترک خودش و اون رو تو یه اتاق زندانی کرده بود☆
دخترک کمی واسش سخت بود که تونستن اون رو بدزدن و با رقیبش که ۱ هفته قبل بهش اعتراف عشقی کرده بود تو یه اتاق بندازنش .کیم خیلی بیخیال نشسته بود رو تخت توی اتاق خراب و زول زده بود به ا.ت
ا.ت.چرا انقدر بیخیالی ؟
ته.چرا نباشم با یه لیدی جذاب تو یه اتاق گیر افتادم و الان این لیدی صلاحی نداره که جلو دار کارم باشه
ا.ت .رویا پرداز خوبی هستی کیم ولی من تا زنده ام نمی زارم تو نزدیکم بشی
ته.ا.ت شی ولی تو بچگیهامون روم کراش بودی!
ا.ت .آره ولی تا وقتی که بابات ،بابام رو نکشه(عصبی)
ته.لیدی چرا من باید تقاص کارای بابام رو بدم؟(بیخیال و بم)
ا.ت.چون تو هم پسر نحس اون مردکی
ته پاشد و قدم به قدم نزدیک ا.ت می شد و ا.ت از سرجاش اصلا تکون نمی خورد
ته.می دونم خیلی ها بهم می گن عجیب و غریبم و تو هم می تونی فکر کنی که پسر بدیم
ا.ت.لازم نیست فکر کنم واقعا پسر بدی هستی کیم !
ته.رسید به ا.ت و سرش رو کمی آورد پایین و به اوت زول زد و کلا ۲ سانت یا ا.ت فاصله داشت
ته.نظرت چیه برای این لقب که بهم دادی ازت تشکر کنم؟ و دستای ا.ت رو گرفته و شروع کرد به بوسیدنش و ا.ت بی حرکت وایستاده بود.ته بعد ۲ مین ازش جدا شد
ته.خوشمزه بودن گود گرل
☆ولی پسر فقط واسه فهمیدن مزه ی لبای دخترک خودش و اون رو تو یه اتاق زندانی کرده بود☆
۷.۷k
۱۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.