عشق در یک نگاه پارت ۲۲
پارت ۲۲
جینا : رفتم داخل اتاق یکم خوابیدم
جین : رفتم توی اتاقش دیدم خوابیده دلم نمیخواست بیدارش کنم رفتم پیشش نشستم دستشو گرفتم
جینا : بیدار شدم دیدم جین پیشمه دستمو تو دستش گرفته از تخت بلند شدم خواستم برم بیرون که جین درو بست
جینا : درو باز کن
جین : باهات کار دارم
جینا : ولی من با تو هیچ کاری ندارم
جین : کی بهت گفته که من با اون دختره رابطه دارم
جینا : هرکی گفت خوب گفت دیگه برام مهم نیس دیگه نمیخوام ببینمت😭
جین : جینا من دوست دارم میفهمی
جینا : اگه دوستم داشتی الان خودت بهم میگفتی با اون دختره ای
جین : من با هیچ کس غیر از تو نیستم
جینا : پس چرا هر بار که میومد پیشت بهت میچسبید ها 😭 جین ولم کن دیگه نمیخوام ببینمت 😭
جین : جینا صبر کن تو داری اشتباه میکنی جینااااا
جینا : از اتاق رفتم بیرون خوردم بع مارلی
مارلی : جینا بیدار شدی بهتری؟
جینا : اره خوبم
هانا : جین اومد پیشت که باهات حرف بزنه حرف زدین ؟
جینا : اره ولی دیگه نمیخوام ببینمش
کاترین : جینا داری اشتباه میکنی
سیرن : اصلا کی بهت همچین قضیه رو گفت
جینا : ماکویو
سارا : واقعا که رفتی حرفای ادماشو باور کردی بعد حرف مارو باور نداری
جینا : حتی شماهام که میدونستین به من نگفتین از من توقع دارین باور کنم ؟
آزوسا : خیلی خب بسه بحث نکنین اتفاقیه که افتاده دیگه نمیتونیم کاریش کنیم باید بسپاریمش به گذر زمان
جینا : خب پس دیگه بسه رابطه بین منو جین تمونه
رفتم پیش یونسو بهش گفتم
یونسو : اینجا چیکار میکنی
جینا : فقط خواستم بهت بگم رابطه بین منو جین تمونه دیگه هر غلطی بخوای میتونی بکنی
یونسو : واقعا پس به خواستم رسیدن چه خوب
جینا : هر غلطی میخوای بکن دیگ برام مهم نیس بای
یونسو : بای جینا جون ههههه😂
جینا : دختره عوضی😡
برگشتم تو اتاق جیهوپ و کوک تهیونگ اومدن پیشم
جیهوپ : جینا خوبی ؟ 😟
کوک : واقعا بخاطر این قضیه متاسفم
تهیونگ : الان بهتری
جینا : نه نمیدونم 😔
جیهوپ : اگه کاری از دست ما بر میاد بگو ما کمکت میکنیم
جینا : واقعا
کوک : البته چرا که نه
جینا : میشه جینو از حافضع من پاک کنین😭
تهیونگ : یاااااا جینا اروم باش ما اومدیم کمکت کنیم نه اینکه به ضررت کار کنیم
جینا : خب اگه نمیتونین لطفا برین میخوام تنها باشم
جیهوپ : اگه کاری داشتب بگو بای
رفتن از اتاق بیرون
کاترین : جینا همه دور اتیش جمع شدن نمیای ؟
جینا : راستش حوصله ندارم
کاترین : میدونم حالت بده ولی این دلیل نمیشه خوش نگذرونی 🙂 بیا بریم دیگه بیا پیش خودم بشین
جینا : باشه 😅
رفتیم کنار اتیش همه اهنگ میخودن ولی منو جین نه مثل اینکه خیلی از اینکه ازش جدا شدم ناراحته (په نه په بشینه برقصه 😐😂)
اون دختره کثافت اومد پیشش حرفمو پس میگیرم معلومه خیلی خوشحاله اصلا به من چه من که جدا شدم
جین : جینا واقعا حالش بده اصلا دلم نمیخواست اینجوری بشه اگه میدونستم قراره بیاد تو زندگیم اصلا سمت یونسو نمیرفتم دلم میخواد برگرده پیشم😔یونسو اومد پیشم نشست خب دیگه نمیتونستم کاری کنم سعی میکرد باهام حرف بزنه که لج جینا در بیاد ولی من هیچی نمیگفتم فقط یه سوال ازم پرسید که مجلور بودم جواب بدم ...
لایک کامنت یادتون نره 💜💜
جینا : رفتم داخل اتاق یکم خوابیدم
جین : رفتم توی اتاقش دیدم خوابیده دلم نمیخواست بیدارش کنم رفتم پیشش نشستم دستشو گرفتم
جینا : بیدار شدم دیدم جین پیشمه دستمو تو دستش گرفته از تخت بلند شدم خواستم برم بیرون که جین درو بست
جینا : درو باز کن
جین : باهات کار دارم
جینا : ولی من با تو هیچ کاری ندارم
جین : کی بهت گفته که من با اون دختره رابطه دارم
جینا : هرکی گفت خوب گفت دیگه برام مهم نیس دیگه نمیخوام ببینمت😭
جین : جینا من دوست دارم میفهمی
جینا : اگه دوستم داشتی الان خودت بهم میگفتی با اون دختره ای
جین : من با هیچ کس غیر از تو نیستم
جینا : پس چرا هر بار که میومد پیشت بهت میچسبید ها 😭 جین ولم کن دیگه نمیخوام ببینمت 😭
جین : جینا صبر کن تو داری اشتباه میکنی جینااااا
جینا : از اتاق رفتم بیرون خوردم بع مارلی
مارلی : جینا بیدار شدی بهتری؟
جینا : اره خوبم
هانا : جین اومد پیشت که باهات حرف بزنه حرف زدین ؟
جینا : اره ولی دیگه نمیخوام ببینمش
کاترین : جینا داری اشتباه میکنی
سیرن : اصلا کی بهت همچین قضیه رو گفت
جینا : ماکویو
سارا : واقعا که رفتی حرفای ادماشو باور کردی بعد حرف مارو باور نداری
جینا : حتی شماهام که میدونستین به من نگفتین از من توقع دارین باور کنم ؟
آزوسا : خیلی خب بسه بحث نکنین اتفاقیه که افتاده دیگه نمیتونیم کاریش کنیم باید بسپاریمش به گذر زمان
جینا : خب پس دیگه بسه رابطه بین منو جین تمونه
رفتم پیش یونسو بهش گفتم
یونسو : اینجا چیکار میکنی
جینا : فقط خواستم بهت بگم رابطه بین منو جین تمونه دیگه هر غلطی بخوای میتونی بکنی
یونسو : واقعا پس به خواستم رسیدن چه خوب
جینا : هر غلطی میخوای بکن دیگ برام مهم نیس بای
یونسو : بای جینا جون ههههه😂
جینا : دختره عوضی😡
برگشتم تو اتاق جیهوپ و کوک تهیونگ اومدن پیشم
جیهوپ : جینا خوبی ؟ 😟
کوک : واقعا بخاطر این قضیه متاسفم
تهیونگ : الان بهتری
جینا : نه نمیدونم 😔
جیهوپ : اگه کاری از دست ما بر میاد بگو ما کمکت میکنیم
جینا : واقعا
کوک : البته چرا که نه
جینا : میشه جینو از حافضع من پاک کنین😭
تهیونگ : یاااااا جینا اروم باش ما اومدیم کمکت کنیم نه اینکه به ضررت کار کنیم
جینا : خب اگه نمیتونین لطفا برین میخوام تنها باشم
جیهوپ : اگه کاری داشتب بگو بای
رفتن از اتاق بیرون
کاترین : جینا همه دور اتیش جمع شدن نمیای ؟
جینا : راستش حوصله ندارم
کاترین : میدونم حالت بده ولی این دلیل نمیشه خوش نگذرونی 🙂 بیا بریم دیگه بیا پیش خودم بشین
جینا : باشه 😅
رفتیم کنار اتیش همه اهنگ میخودن ولی منو جین نه مثل اینکه خیلی از اینکه ازش جدا شدم ناراحته (په نه په بشینه برقصه 😐😂)
اون دختره کثافت اومد پیشش حرفمو پس میگیرم معلومه خیلی خوشحاله اصلا به من چه من که جدا شدم
جین : جینا واقعا حالش بده اصلا دلم نمیخواست اینجوری بشه اگه میدونستم قراره بیاد تو زندگیم اصلا سمت یونسو نمیرفتم دلم میخواد برگرده پیشم😔یونسو اومد پیشم نشست خب دیگه نمیتونستم کاری کنم سعی میکرد باهام حرف بزنه که لج جینا در بیاد ولی من هیچی نمیگفتم فقط یه سوال ازم پرسید که مجلور بودم جواب بدم ...
لایک کامنت یادتون نره 💜💜
۱۸.۷k
۲۲ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.