p24
کوک:میتونم برسونمت
ب:چرا یهویی خوب شدی
کوک:چون بحث برادرمه
ب:برادرت؟تهیونگ برادرته
کوک:هوم...به هیچکی نگو اگه بفهمم گفتی به جیمین میگم با نن تور ابطه ای مفهومه؟
ب:باشه باشه فقط بریم ته حالش خوبنیس
کوک:باشه دستت و بده بلندشو
ب:
دستمرو دادم بهش و منو برد پیش یه ماشین سیاه و لوکس نکنه مال خودشه
کوک:سوارشو
ب:وایسا ببینم این مال خودته؟
کوک:اره پس چی
ب:اخه تو هنوز ۱۹ سالته
کوک:خب که چی
ب:هیچی هیچی اصلا فقط زودباش
کوک:باش..ولی من نمیدونم خونش کجاستا
ب:من میگم
کوک:باش
ب:
با کوک خونه ته رو نشون دادم و رفتیمتویه خونه زنگ و زدم ولی هیچکی باز نمیکرد زنگ زدمبه ته
ته:ها
ب:ته دم خونتیم در رو باز کن
ته: چ چی
کوک:
شب بود رفته بودم کمی هوا بخورمولی دیدمکه صداهایی میاد رفتمنزدیک تر و مگالمه بندایا با راننده رو شنیدم یعنی حال تهیونگ بده؟ بهش گفتم منمیرسونم وقتی رسیدیم در رو بازنکردن حتنا یا خونه نیسیا حالش بده نمیتونه باز کنه ولی ته که وضع مالیش خوب بود چرا تو اینخونه زندگیمیکنه
(دوباره بقیه رو میزارم)
ب:چرا یهویی خوب شدی
کوک:چون بحث برادرمه
ب:برادرت؟تهیونگ برادرته
کوک:هوم...به هیچکی نگو اگه بفهمم گفتی به جیمین میگم با نن تور ابطه ای مفهومه؟
ب:باشه باشه فقط بریم ته حالش خوبنیس
کوک:باشه دستت و بده بلندشو
ب:
دستمرو دادم بهش و منو برد پیش یه ماشین سیاه و لوکس نکنه مال خودشه
کوک:سوارشو
ب:وایسا ببینم این مال خودته؟
کوک:اره پس چی
ب:اخه تو هنوز ۱۹ سالته
کوک:خب که چی
ب:هیچی هیچی اصلا فقط زودباش
کوک:باش..ولی من نمیدونم خونش کجاستا
ب:من میگم
کوک:باش
ب:
با کوک خونه ته رو نشون دادم و رفتیمتویه خونه زنگ و زدم ولی هیچکی باز نمیکرد زنگ زدمبه ته
ته:ها
ب:ته دم خونتیم در رو باز کن
ته: چ چی
کوک:
شب بود رفته بودم کمی هوا بخورمولی دیدمکه صداهایی میاد رفتمنزدیک تر و مگالمه بندایا با راننده رو شنیدم یعنی حال تهیونگ بده؟ بهش گفتم منمیرسونم وقتی رسیدیم در رو بازنکردن حتنا یا خونه نیسیا حالش بده نمیتونه باز کنه ولی ته که وضع مالیش خوب بود چرا تو اینخونه زندگیمیکنه
(دوباره بقیه رو میزارم)
۱۷.۲k
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.