پارت = ۵۸
تقاص دوستی
+ببخشید اما من تو اون لحظه به چیزی فکر نکردم ، نمیتونستم چیزی رو درست کنم ، نمیتونستم ادامه بدم.
و به پایین نگاه کردم و مثل قدیما که استرس میگرفتم دستمو ورز دادم .
اما بعد از دیدنم اونم به جلو خیره شد و گفت .
^همیشه نمیشه همه چیز و درست کرد .
بعد با حالت ناراحتی و تاسف ادامه داد.
^تقصیر منه به خاطر من اومدی برای کمک به من .
+انگار دارم تقاص دوستیمو پس میدم .
بعد به اما نگاه کردم خیلی غمناک بود پس مثل همیشه تظاهر کردم .
+مهم نیست من پشیمون نیستم که باهات اومدم ۱۰ بارم حق انتخاب داشتم همین کارو میکردم .
که با صدای در هردومون برگشتیم .
تق
ادامه دارد .....
+ببخشید اما من تو اون لحظه به چیزی فکر نکردم ، نمیتونستم چیزی رو درست کنم ، نمیتونستم ادامه بدم.
و به پایین نگاه کردم و مثل قدیما که استرس میگرفتم دستمو ورز دادم .
اما بعد از دیدنم اونم به جلو خیره شد و گفت .
^همیشه نمیشه همه چیز و درست کرد .
بعد با حالت ناراحتی و تاسف ادامه داد.
^تقصیر منه به خاطر من اومدی برای کمک به من .
+انگار دارم تقاص دوستیمو پس میدم .
بعد به اما نگاه کردم خیلی غمناک بود پس مثل همیشه تظاهر کردم .
+مهم نیست من پشیمون نیستم که باهات اومدم ۱۰ بارم حق انتخاب داشتم همین کارو میکردم .
که با صدای در هردومون برگشتیم .
تق
ادامه دارد .....
۲.۰k
۱۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.