ℂ𝔸𝔽𝔽𝔼𝔼ꨄ︎𖦹 𝑃𝐴𝑅𝑇①
از ا/ت
جیییییییییییییییغ جییییییییییییییغ دیرم شددددددددد شت تو زندگیم
ساعت 7 و 58 دیقه بود و تو باید ساعته 8 صبح تو بهترین کافه تریا بودی
اون کافه رویایی و خفن بود خیلیییی هم خوشکل
تازه همه سلبریتیا واسه قرارداد بستن یا وقت گذروندن با خانوادشون
یا هرکاره دیگه ای اینجا میان
خیلی خوش شانس بودی
و همینطور بد شانس
از نظرهخوش شانسی میتونستی سلبریتیای مورده علاقت و ببینی
و بدشانسی اینکه هرماه فقط 50 هزارتومن میگرفتی🙄
(اسلایده دو ستی بود که باهاش میرفتی کافه)
بدو بدو لباسات و پوشیدی و آرایشه نرمالی کردی و موهات و گوجه بالا بستی که باعث شد خیلی کیوت شی
خیلی کیوتتتتتتت
زود خودت و با پیاده رفتن و دوییدن و رسوندی ساعت 8 و ده دیقه صبح رسیدی
تا خواستی برسه خوردی به یکیو پرت شدی
فکر کردی به درخت خوردی ولی فهمیدی ادم بود
سرت و مالیدی
ا/ت=آیییی😣😤کوری یا چی مرتیکه بی عرضه!😡
سرت و اوردی بالا و...شتتتتتتت کیم نامجون بوووووود!😬😬😬😬
(گایز تصمیم گرفتم شغله نامجون و عوض کنم)
(یه بازیگره خیلی معروفه)
کم نیاوردی و خیلی مغرور پاشدی و سرتم بالا بردی
ا/ت=آقای کیم!...اولا...اینجا جای پارک نیست...به اون بادیگاردای احمقه تازه به دوران رسیدتون بگین عینه یه مشت عنتره بی ارزه دوره خودشون نچرخن و این کافه پارکینگ داره!...نه اینکه جلوی مدرسه پارک کنین
نامجون=و شما کی باشی که اینارو به من بگی
ا/ت=یکی که حداقل عقلش جمعا از همه شما بیشتره
نامجون کم اورده بود
نامجون=تو چطور جرعت میکنــــ
ا/ت=همونطور که شما جرعت میکنی قانون و زیره پات بزاری..از شما بعیده اقای کیم...و...با اجازه!😊
رفتی تو کافه
ا/ت=شینی!
شینی یه دختر بود و اونجا مسئول بود و با تو خیلی صمیمی بود
(شینی عکسش اسلایده سه هستش)
شینی=چقد دیر کردی؟
ا/ت=ببخشید درگیر شدم
شینی=از دسته تو😁😂مهمونه خیلی خاصی داریم میسپارمش به تو دختر!
ا/ت=آو!...کی؟
شینی=کیم نامجون...آه اون خیلی جذابه😍🥰
ا/ت=وتفففففف خو با همون دعوام شد \:
شینی=هه...شوخی جذابی بود🤣
ا/ت=نوناااااااااااا...جدی میگم! *^*
شینی=اصلا امکان نداره🤣دختره ی عقله کلللللللللللللللللل هیچی بهت نگفت؟
ا/ت=نوچ
شینی=توه مثله همیشه زبون درازی کردی؟😑
ا/ت=آ..تقریبا😐
شینی=خدایا منو سوسک کن
نامجون اومد تو و نشست داشت با؟...جانگ هوسووووووووک؟؟؟؟؟؟؟خودش بووووووووووووووود؟......و پارک جیمیییییییییییییین؟؟؟؟؟؟؟؟؟دارین شوخی میکنییییین
منی که فنه سگه جیمین و هوبیم😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
زود منو رو برداشتی و رفتی جلوشون
تعظیم کردی
ا/ت=خوش اومدین!😊
(تیپه نامی اسلایده 4)
(تیپه هوبی اسلایده ۵)
(تیپه جیمین اسلایده ۶)
سعی کردی اروم باشی و نزنی زیره گریه
هوبی=سلام😁
جیمین=سلام😄
نامجون=سلام...
محلش ندادی
ا/ت=بفرمایین..
منو رو دادی بهشون
هوبی=آ من یه سان شاین میخورم...
جیمین=یه قهوه با شیر و کیکه نسکافه...نامجون تو چی؟
نامجون=هات چاکلت و کیکه توت فرنگی
ا/ت=حتما...عمره دیگه؟
جیمین=نه مرسی
هوبی=فقط خانوم؟
ا/ت=جانم؟...
جیمین=میشه وقتتونو چند لحضه بگیریم؟
ا/ت=آ...حتما...
جیمین و هوبی بلند یشن و میرین بیرون که کسی نباشه
جیمین=خب راستش دو روزه دیگه تولد نامجون هستن
ا/ت=آها...مبارکش باشه
هوبی=قربونه شما ولی این بحثه اصلیه ما نیست😅😂
ا/ت=آها جانم بگین😅😁
جیمین=میخوایم برای پسفردا ساعته 5 عصر بینه 8 شب کامل کافه خالی باشه...و اینکه میخوایم تولد بگیریم براش و میخوایم با خودتون هاماهنگ کنیم...
ا/ت=آدم قطعی بود؟
جلو دهنت و میگیری و هر سه تاتون خندتون میگیره
هوبی=خیلی دختره باحالی هستی اسمت چیه؟😂
ا/ت=ا/تم😁
هوبی=خب ا/ت میشه باتو هماهنگ کنیم؟
ا/ت=باش اوکیه...
جیمین=توهم یجورایی همونی لباسای قشنگ بپوش...
ا/ت=اوم باش...فقط...
جیمین=بله؟
ا/ت=من فنتونم🥺🥺🥺🥺میشه عکس بگیریم؟🥺🥺🥺🥺🥺🥺
هوبی=حتما😁
هوبی سرش و میزاره رو یه شونت و جیمین رو اون یکی شونت و هارت فینگر نشون میدین و عکس میگیرین
نامجون داشت نگاتون میکرد
ا/ت=مرسیی😍
یهو یه باده شدید میاد و موهات باز میشه و تو هوا موهات حرکت میکنه و خیلی هات و خوشکل میشی
نگاهه نامجون و جی هوپ و جیمین روت قفل میشه
بعد چند دیقه نگاه کردن این سه تا به تو جیهوپ سعی داشت بحث و عوض کنه چون هم جیمین هم هوبی سرخ شده بودن
حتی اون نامجونه پشته پنجره
هوبی=ا.اگه میشه شمارتونم به من یا جیمین بدین...
ا/ت=حتما
بعده دادنه شماره میرین و تو سفارشارو میاری و میشین پای گوشیت و پابجی بازی میکنی
لایک
کامنت
فالو
نظر بدینااااا🥺🥺🥺🥺
جیییییییییییییییغ جییییییییییییییغ دیرم شددددددددد شت تو زندگیم
ساعت 7 و 58 دیقه بود و تو باید ساعته 8 صبح تو بهترین کافه تریا بودی
اون کافه رویایی و خفن بود خیلیییی هم خوشکل
تازه همه سلبریتیا واسه قرارداد بستن یا وقت گذروندن با خانوادشون
یا هرکاره دیگه ای اینجا میان
خیلی خوش شانس بودی
و همینطور بد شانس
از نظرهخوش شانسی میتونستی سلبریتیای مورده علاقت و ببینی
و بدشانسی اینکه هرماه فقط 50 هزارتومن میگرفتی🙄
(اسلایده دو ستی بود که باهاش میرفتی کافه)
بدو بدو لباسات و پوشیدی و آرایشه نرمالی کردی و موهات و گوجه بالا بستی که باعث شد خیلی کیوت شی
خیلی کیوتتتتتتت
زود خودت و با پیاده رفتن و دوییدن و رسوندی ساعت 8 و ده دیقه صبح رسیدی
تا خواستی برسه خوردی به یکیو پرت شدی
فکر کردی به درخت خوردی ولی فهمیدی ادم بود
سرت و مالیدی
ا/ت=آیییی😣😤کوری یا چی مرتیکه بی عرضه!😡
سرت و اوردی بالا و...شتتتتتتت کیم نامجون بوووووود!😬😬😬😬
(گایز تصمیم گرفتم شغله نامجون و عوض کنم)
(یه بازیگره خیلی معروفه)
کم نیاوردی و خیلی مغرور پاشدی و سرتم بالا بردی
ا/ت=آقای کیم!...اولا...اینجا جای پارک نیست...به اون بادیگاردای احمقه تازه به دوران رسیدتون بگین عینه یه مشت عنتره بی ارزه دوره خودشون نچرخن و این کافه پارکینگ داره!...نه اینکه جلوی مدرسه پارک کنین
نامجون=و شما کی باشی که اینارو به من بگی
ا/ت=یکی که حداقل عقلش جمعا از همه شما بیشتره
نامجون کم اورده بود
نامجون=تو چطور جرعت میکنــــ
ا/ت=همونطور که شما جرعت میکنی قانون و زیره پات بزاری..از شما بعیده اقای کیم...و...با اجازه!😊
رفتی تو کافه
ا/ت=شینی!
شینی یه دختر بود و اونجا مسئول بود و با تو خیلی صمیمی بود
(شینی عکسش اسلایده سه هستش)
شینی=چقد دیر کردی؟
ا/ت=ببخشید درگیر شدم
شینی=از دسته تو😁😂مهمونه خیلی خاصی داریم میسپارمش به تو دختر!
ا/ت=آو!...کی؟
شینی=کیم نامجون...آه اون خیلی جذابه😍🥰
ا/ت=وتفففففف خو با همون دعوام شد \:
شینی=هه...شوخی جذابی بود🤣
ا/ت=نوناااااااااااا...جدی میگم! *^*
شینی=اصلا امکان نداره🤣دختره ی عقله کلللللللللللللللللل هیچی بهت نگفت؟
ا/ت=نوچ
شینی=توه مثله همیشه زبون درازی کردی؟😑
ا/ت=آ..تقریبا😐
شینی=خدایا منو سوسک کن
نامجون اومد تو و نشست داشت با؟...جانگ هوسووووووووک؟؟؟؟؟؟؟خودش بووووووووووووووود؟......و پارک جیمیییییییییییییین؟؟؟؟؟؟؟؟؟دارین شوخی میکنییییین
منی که فنه سگه جیمین و هوبیم😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
زود منو رو برداشتی و رفتی جلوشون
تعظیم کردی
ا/ت=خوش اومدین!😊
(تیپه نامی اسلایده 4)
(تیپه هوبی اسلایده ۵)
(تیپه جیمین اسلایده ۶)
سعی کردی اروم باشی و نزنی زیره گریه
هوبی=سلام😁
جیمین=سلام😄
نامجون=سلام...
محلش ندادی
ا/ت=بفرمایین..
منو رو دادی بهشون
هوبی=آ من یه سان شاین میخورم...
جیمین=یه قهوه با شیر و کیکه نسکافه...نامجون تو چی؟
نامجون=هات چاکلت و کیکه توت فرنگی
ا/ت=حتما...عمره دیگه؟
جیمین=نه مرسی
هوبی=فقط خانوم؟
ا/ت=جانم؟...
جیمین=میشه وقتتونو چند لحضه بگیریم؟
ا/ت=آ...حتما...
جیمین و هوبی بلند یشن و میرین بیرون که کسی نباشه
جیمین=خب راستش دو روزه دیگه تولد نامجون هستن
ا/ت=آها...مبارکش باشه
هوبی=قربونه شما ولی این بحثه اصلیه ما نیست😅😂
ا/ت=آها جانم بگین😅😁
جیمین=میخوایم برای پسفردا ساعته 5 عصر بینه 8 شب کامل کافه خالی باشه...و اینکه میخوایم تولد بگیریم براش و میخوایم با خودتون هاماهنگ کنیم...
ا/ت=آدم قطعی بود؟
جلو دهنت و میگیری و هر سه تاتون خندتون میگیره
هوبی=خیلی دختره باحالی هستی اسمت چیه؟😂
ا/ت=ا/تم😁
هوبی=خب ا/ت میشه باتو هماهنگ کنیم؟
ا/ت=باش اوکیه...
جیمین=توهم یجورایی همونی لباسای قشنگ بپوش...
ا/ت=اوم باش...فقط...
جیمین=بله؟
ا/ت=من فنتونم🥺🥺🥺🥺میشه عکس بگیریم؟🥺🥺🥺🥺🥺🥺
هوبی=حتما😁
هوبی سرش و میزاره رو یه شونت و جیمین رو اون یکی شونت و هارت فینگر نشون میدین و عکس میگیرین
نامجون داشت نگاتون میکرد
ا/ت=مرسیی😍
یهو یه باده شدید میاد و موهات باز میشه و تو هوا موهات حرکت میکنه و خیلی هات و خوشکل میشی
نگاهه نامجون و جی هوپ و جیمین روت قفل میشه
بعد چند دیقه نگاه کردن این سه تا به تو جیهوپ سعی داشت بحث و عوض کنه چون هم جیمین هم هوبی سرخ شده بودن
حتی اون نامجونه پشته پنجره
هوبی=ا.اگه میشه شمارتونم به من یا جیمین بدین...
ا/ت=حتما
بعده دادنه شماره میرین و تو سفارشارو میاری و میشین پای گوشیت و پابجی بازی میکنی
لایک
کامنت
فالو
نظر بدینااااا🥺🥺🥺🥺
۳۸.۷k
۰۳ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.