سنآریو
-وقتی دشمنتن یه شب که دوتاتون مست بودین اهم کردین بعد صبح که بیدار میشین میبینین همو بغل کردین و لختین
(اینجا خود ا.ت هم حرف بزنه)
طرز گفتنش😂🛐
#درخواستی
(ا.ت از خواب بیدار میشه)
ا.ت:ت....تو چیکار کردی من اینجا چیکار میکنم تو به من نامجون توی عوضی چرا کنار من تو خونه ی منی؟
نامجون:چون یه خانمی به اسم ا.ت منو آورد توی خونش و منو خام خودش کرد دیشب بهت فرصت انتخاب دادم یادت نیست؟
ا.ت:(کم کم داره یادش میاد)ولی مثل اینکه توهم بدت نیومده بود
نامجون:بدم بیاد؟دلیلی نمیبینم از بدن بی نقصت بدم بیاد(پوزخند)
(جین داره ا.تو نگاه میکنه ا.ت بیدار میشه)
ا.ت:به چی نگاه میکنی؟
جین:به بی نقصی صورتت (پوزخند)
ا.ت:هوممم.....وایساااتستستمسنحطتطح من اینجا چیمیخ........(یادش میاد ساکت میشه)
جین:آره بهتره همینجا توی بغلم بخوابی
ا.ت:فکر خوبیه
جیهوپ:نمیخوای بیدار شی لیدی؟
ا.ت:هوممممم.....وایسا چییی تو اینجا چیکار میکنی؟(فهمید تو خونه جیهوپه)
جیهوپ:میدونستم فردا صبحش با این قیافه مواجه میشم
ا.ت:مگه قیافه من چشه؟
جیهوپ:(خنده)هیچی با قیافه دیشبت فرق میکرد لیدی(پوزخند)
(ا.ت از خواب بیدار میشه)
ا.ت:ت..تو تو خونه ی من چ...چیکار میکنی؟این چه وضعشه؟؟؟؟
یونگی:خب روراست باشم با بدنت یا رقصت یا بهتره بگم با اون قرص کوفتی که ریختی تو شرابم وضعیتو توضیح بده.(خونسرد)
ا.ت:(در صورتی که یادش اومده)نه من که چیزی یادم نیست.
یونگی:نظرت چیه یه بار دیگه دیشبو تکرار کنیم تا یادت بیاد؟(پوزخند)
ا.ت:د..دیشب چه اتفاقی افتاد؟
جیمین:اتفاقای خوب (پوزخند)
ا.ت:مطمئنی زوری نبوده؟تو جیمینی دشمنم
جیمین:زوری؟اومممم....نمیدونم اگه زوری دوست داری من کاملا امادم بیب(پوزخند)
(تهیونگ از خواب بیدار میشه)
تهیونگ:سرم فاک
ا.ت:تو خودت دیشبو خواستی منم بهت دادمش غر زدنت چیه؟
تهیونگ:(تازه یادش میاد)اگه هر شب بخوام بازم انجامش میدی بیب؟
(جفتشون ماجرا یادشون میاد)
ا.ت:شب خوبی بود ولی یه بار بود
جونگکوک:یه بار؟الان دیگه مال خودمی دلیلی وجود نداره این چهررو از دست بدم.
ا.ت:چهره ی من؟(خنده)
جونگکوک:راجب چهرت حرف نمیزدم
ا.ت:آره آره....وایسا داری به چی نگاه میکنییییییییییییی (جیغ)
جونگکوک:(خنده)
ببین منه دست پاکو چیکار کردین🌚✔️
محدودیت داشتم وگرنه با جزئیات بیشتری مینوشتیدم🤡
(اینجا خود ا.ت هم حرف بزنه)
طرز گفتنش😂🛐
#درخواستی
(ا.ت از خواب بیدار میشه)
ا.ت:ت....تو چیکار کردی من اینجا چیکار میکنم تو به من نامجون توی عوضی چرا کنار من تو خونه ی منی؟
نامجون:چون یه خانمی به اسم ا.ت منو آورد توی خونش و منو خام خودش کرد دیشب بهت فرصت انتخاب دادم یادت نیست؟
ا.ت:(کم کم داره یادش میاد)ولی مثل اینکه توهم بدت نیومده بود
نامجون:بدم بیاد؟دلیلی نمیبینم از بدن بی نقصت بدم بیاد(پوزخند)
(جین داره ا.تو نگاه میکنه ا.ت بیدار میشه)
ا.ت:به چی نگاه میکنی؟
جین:به بی نقصی صورتت (پوزخند)
ا.ت:هوممم.....وایساااتستستمسنحطتطح من اینجا چیمیخ........(یادش میاد ساکت میشه)
جین:آره بهتره همینجا توی بغلم بخوابی
ا.ت:فکر خوبیه
جیهوپ:نمیخوای بیدار شی لیدی؟
ا.ت:هوممممم.....وایسا چییی تو اینجا چیکار میکنی؟(فهمید تو خونه جیهوپه)
جیهوپ:میدونستم فردا صبحش با این قیافه مواجه میشم
ا.ت:مگه قیافه من چشه؟
جیهوپ:(خنده)هیچی با قیافه دیشبت فرق میکرد لیدی(پوزخند)
(ا.ت از خواب بیدار میشه)
ا.ت:ت..تو تو خونه ی من چ...چیکار میکنی؟این چه وضعشه؟؟؟؟
یونگی:خب روراست باشم با بدنت یا رقصت یا بهتره بگم با اون قرص کوفتی که ریختی تو شرابم وضعیتو توضیح بده.(خونسرد)
ا.ت:(در صورتی که یادش اومده)نه من که چیزی یادم نیست.
یونگی:نظرت چیه یه بار دیگه دیشبو تکرار کنیم تا یادت بیاد؟(پوزخند)
ا.ت:د..دیشب چه اتفاقی افتاد؟
جیمین:اتفاقای خوب (پوزخند)
ا.ت:مطمئنی زوری نبوده؟تو جیمینی دشمنم
جیمین:زوری؟اومممم....نمیدونم اگه زوری دوست داری من کاملا امادم بیب(پوزخند)
(تهیونگ از خواب بیدار میشه)
تهیونگ:سرم فاک
ا.ت:تو خودت دیشبو خواستی منم بهت دادمش غر زدنت چیه؟
تهیونگ:(تازه یادش میاد)اگه هر شب بخوام بازم انجامش میدی بیب؟
(جفتشون ماجرا یادشون میاد)
ا.ت:شب خوبی بود ولی یه بار بود
جونگکوک:یه بار؟الان دیگه مال خودمی دلیلی وجود نداره این چهررو از دست بدم.
ا.ت:چهره ی من؟(خنده)
جونگکوک:راجب چهرت حرف نمیزدم
ا.ت:آره آره....وایسا داری به چی نگاه میکنییییییییییییی (جیغ)
جونگکوک:(خنده)
ببین منه دست پاکو چیکار کردین🌚✔️
محدودیت داشتم وگرنه با جزئیات بیشتری مینوشتیدم🤡
۱.۲k
۱۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.