پارت 7 🕸💥𝑘𝑖𝑛𝑔 𝐾𝑜𝑛𝑔
(مقصد : خونه ی ا/ت )
مایکی : ا/ت چه خونه ی گوگولی داری .
ا/ت : ببخشید زیاد بزرگ نیست
ران : بیب خیلی هم خونه ی خوبی داری ( خم شدن جلوی صورت ا/ت )
ا/ت : ممنون( جلوتر )
ریندو : بی ادبا نکنین( جداشون کرد )
ا/ت : بابا نمیخواستم که بوسش کنم
سانزو : وای چه قابلمه های خوبی داری بده من
ا/ت : دست به قابلمه هام نزن مرتیکه پ*ف*ی*و*ز
سانزو : به من گفت پ*ف*ی*و*ز( گریه الکی )
ا/ت : ایش اصلا برای خودت
سانزو : میسییی( خر ذوق )
ران : هعی سانزو زشته
ریندو : خدایاااا
مایکی : خیلی خب ا/ت، میتونن بیان تو گروه
همه باهم و ا/ت : یوهوو
مایکی : خب من دیگه میرم
همه : بای ✨
( 1 سال بعد )
از زبان ا/ت
تو ی این 1 سال خیلی اتفاقات افتاد، سانزو بهم اعتراف کرد ولی ران و ریندو سانزو رو زدن
و از اون موقع من دیگه سانزو رو ندیدم
باند تومان هم خیلی پیشرفت کرده و جزو بهترین ها توی توکیو شده
و من یه حسایی نسبت به ران و ریندو پیدا کردم، و میتسویا و چیفویو و تاکه و اما و دراکن و مایکی جزو دوستای صمیمیم شدن
میپرسین که باجی چی.... باجی که بهترین رفیقم شده ، کازتورا هم که گذاشت و رفت تو باند کیکاسی ک*و*ن*ی
از کیساکی و کازتورا متنفرم
و من و همه ی اعضای تومان توی یک عمارت زندگی میکنیم
امروز قراره که بریم توی اون گرازه دعوا کنیم( همونجا که ماشین های گرازه داشت فکر کنم قسمت 24 بود یادم نمیاد چند بود )
سوار موتور هامون شدیم
ران : هرکی اخر برسه گ*ی*ه
ریندو : یا خدا، معلومه که ا/ت میبره
ا/ت : خبه که خودتون میدونید
مایکی : کور خوندین
تاکه پشت دراکن بود
دراکن : تاکه سفت بشین
تاکه : جان مادرت اروم برو ( ترس )
چراغ : قرمز، زرد، سبز
همه مثل گاو گاز رو گرفت و رفتن
ا/ت اول شد، مایکی دوم، باجی هم سوم
باجی : یااا قبول نیست
ا/ت : دهنتو ببند بابا
رفتیم دیدم که......
بنظرتون توی این دعوا چه اتفاقی میوفته
بچه ها ببخشید بد شد
حمایت 🎀✨
مایکی : ا/ت چه خونه ی گوگولی داری .
ا/ت : ببخشید زیاد بزرگ نیست
ران : بیب خیلی هم خونه ی خوبی داری ( خم شدن جلوی صورت ا/ت )
ا/ت : ممنون( جلوتر )
ریندو : بی ادبا نکنین( جداشون کرد )
ا/ت : بابا نمیخواستم که بوسش کنم
سانزو : وای چه قابلمه های خوبی داری بده من
ا/ت : دست به قابلمه هام نزن مرتیکه پ*ف*ی*و*ز
سانزو : به من گفت پ*ف*ی*و*ز( گریه الکی )
ا/ت : ایش اصلا برای خودت
سانزو : میسییی( خر ذوق )
ران : هعی سانزو زشته
ریندو : خدایاااا
مایکی : خیلی خب ا/ت، میتونن بیان تو گروه
همه باهم و ا/ت : یوهوو
مایکی : خب من دیگه میرم
همه : بای ✨
( 1 سال بعد )
از زبان ا/ت
تو ی این 1 سال خیلی اتفاقات افتاد، سانزو بهم اعتراف کرد ولی ران و ریندو سانزو رو زدن
و از اون موقع من دیگه سانزو رو ندیدم
باند تومان هم خیلی پیشرفت کرده و جزو بهترین ها توی توکیو شده
و من یه حسایی نسبت به ران و ریندو پیدا کردم، و میتسویا و چیفویو و تاکه و اما و دراکن و مایکی جزو دوستای صمیمیم شدن
میپرسین که باجی چی.... باجی که بهترین رفیقم شده ، کازتورا هم که گذاشت و رفت تو باند کیکاسی ک*و*ن*ی
از کیساکی و کازتورا متنفرم
و من و همه ی اعضای تومان توی یک عمارت زندگی میکنیم
امروز قراره که بریم توی اون گرازه دعوا کنیم( همونجا که ماشین های گرازه داشت فکر کنم قسمت 24 بود یادم نمیاد چند بود )
سوار موتور هامون شدیم
ران : هرکی اخر برسه گ*ی*ه
ریندو : یا خدا، معلومه که ا/ت میبره
ا/ت : خبه که خودتون میدونید
مایکی : کور خوندین
تاکه پشت دراکن بود
دراکن : تاکه سفت بشین
تاکه : جان مادرت اروم برو ( ترس )
چراغ : قرمز، زرد، سبز
همه مثل گاو گاز رو گرفت و رفتن
ا/ت اول شد، مایکی دوم، باجی هم سوم
باجی : یااا قبول نیست
ا/ت : دهنتو ببند بابا
رفتیم دیدم که......
بنظرتون توی این دعوا چه اتفاقی میوفته
بچه ها ببخشید بد شد
حمایت 🎀✨
۱.۳k
۲۲ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.