« باران ،....
« باران ،....
در معنی فقط افتادن قطرات اب از اسمان بود، ولی در نوشته هایم اغراق امیز مینویسم .« و دوباره جهان تماشاگر اشکان بی نقص فرشتگان بود ، اشکانی که به زیبایی زمین را خیس و مرطوب میکردن ، اشکانی که با هر ادم دل زده ای هم دردی میکردن ، اشکانی که نه نشانه درد بودند نه نشانه شادی ....
در معنی فقط افتادن قطرات اب از اسمان بود، ولی در نوشته هایم اغراق امیز مینویسم .« و دوباره جهان تماشاگر اشکان بی نقص فرشتگان بود ، اشکانی که به زیبایی زمین را خیس و مرطوب میکردن ، اشکانی که با هر ادم دل زده ای هم دردی میکردن ، اشکانی که نه نشانه درد بودند نه نشانه شادی ....
۵۸۲
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.