+باشه...برو الان میام.....
+باشه...برو الان میام.....
یه استایل تقریبا مشکی زدم و باهم رفتیم سمت دانشگاه....
تو ماشین بودیم که احساس کردم گوشیم نیست.....
+هوسوک...میشه به گوشیم زنگ بزنی....نیستش....
_وا...حتما جاگذاشتی....
+نه...دستم بود....
_اوکی....به گوشیم زنگ زد صداش از زیر صندلی بلند شد....
+عههه اینجاسسس....
_........ات؟
+....بله....
_منو...ضربان قلبم سیو کردی؟
+....نه....
_هی...دروغ نگو...خودم دیدم.
+..خب آره...مشکلش چیه....
_......
+جیهوپ....تو چرا دیگه چیزی درباره اونشب نگفتی؟
_......خب....چون تو دوست نداشتی....منم نخواستم دوستیمون رو بهم بزنم....
+....دوست دختر داری؟
_نه...ولی بزودی میخوام ازدواج کنم....با...دختر عموم...طبق خواسته پدر بزرگم....
+....
یلحظه خ.و.ن به مغزم نرسید...
+بزن کنار.....من پیاده میشم...
_چی؟ دیوونه شدی...
+میگم بزن کناارررر.....
ماشین و وایسوند..
از ماشین پیاده شدم....اومدم از اتوبان که کلی ماشین داشتن میرفتن رد شم و از پل برم.....
انقدر حواسم پرت بود که وسط اتوبان وایسادم.....
جیهوپ دستمو کشید و اوردتم عقب...
_دیوونه شدییی(داد)
یا میخوای منو دیوونه کنییی هانن....
+ولم کنننن.....(گریه)
بغلم کرد....
_تو چرا همچین میکنی؟...دا...داشتم سکته میکردم......من دوستت دارم احمق...
+اگه دوستم داشتی. قرار نبود با دختر عموت ازدواج کنی...من....من عاشقتم هوسوک....تو حتی اونشب نزاشتی من نظرمو بگم....
_.......داری شوخی میکنی....
+نمیکنممم.....
_....سوار شو.....
سوار شدیم....دیگه نایی نداشتم....انقدر داد زده بودم....یه گوشت بی حرکت....مرده متحرک....
_ات.....میشه بیشتر بهم توضیح بدی؟
+..از اون شب به بعد....یاحظه هم نتونستن بهت فکر نکنم....
من بی اندازه دوستت دارم....تو نمیدونی عشق یکطرفه چقدر مزخرفه....
_....ببینمت.....
+....
با دستش سرمو برد سمت خودش...
+نکن میگم...
_به من نگاه کن....
+نمیتونم چرا نمیفهمی؟
_میخوام بدونم کی گفته عشقت یطرفس؟
+....
بهم نزدیک شد...و ل.بامو با ل
باش لم.س کرد....
_اولین ب.وسه☝️...
یادت باشه...
(پایان)
یه استایل تقریبا مشکی زدم و باهم رفتیم سمت دانشگاه....
تو ماشین بودیم که احساس کردم گوشیم نیست.....
+هوسوک...میشه به گوشیم زنگ بزنی....نیستش....
_وا...حتما جاگذاشتی....
+نه...دستم بود....
_اوکی....به گوشیم زنگ زد صداش از زیر صندلی بلند شد....
+عههه اینجاسسس....
_........ات؟
+....بله....
_منو...ضربان قلبم سیو کردی؟
+....نه....
_هی...دروغ نگو...خودم دیدم.
+..خب آره...مشکلش چیه....
_......
+جیهوپ....تو چرا دیگه چیزی درباره اونشب نگفتی؟
_......خب....چون تو دوست نداشتی....منم نخواستم دوستیمون رو بهم بزنم....
+....دوست دختر داری؟
_نه...ولی بزودی میخوام ازدواج کنم....با...دختر عموم...طبق خواسته پدر بزرگم....
+....
یلحظه خ.و.ن به مغزم نرسید...
+بزن کنار.....من پیاده میشم...
_چی؟ دیوونه شدی...
+میگم بزن کناارررر.....
ماشین و وایسوند..
از ماشین پیاده شدم....اومدم از اتوبان که کلی ماشین داشتن میرفتن رد شم و از پل برم.....
انقدر حواسم پرت بود که وسط اتوبان وایسادم.....
جیهوپ دستمو کشید و اوردتم عقب...
_دیوونه شدییی(داد)
یا میخوای منو دیوونه کنییی هانن....
+ولم کنننن.....(گریه)
بغلم کرد....
_تو چرا همچین میکنی؟...دا...داشتم سکته میکردم......من دوستت دارم احمق...
+اگه دوستم داشتی. قرار نبود با دختر عموت ازدواج کنی...من....من عاشقتم هوسوک....تو حتی اونشب نزاشتی من نظرمو بگم....
_.......داری شوخی میکنی....
+نمیکنممم.....
_....سوار شو.....
سوار شدیم....دیگه نایی نداشتم....انقدر داد زده بودم....یه گوشت بی حرکت....مرده متحرک....
_ات.....میشه بیشتر بهم توضیح بدی؟
+..از اون شب به بعد....یاحظه هم نتونستن بهت فکر نکنم....
من بی اندازه دوستت دارم....تو نمیدونی عشق یکطرفه چقدر مزخرفه....
_....ببینمت.....
+....
با دستش سرمو برد سمت خودش...
+نکن میگم...
_به من نگاه کن....
+نمیتونم چرا نمیفهمی؟
_میخوام بدونم کی گفته عشقت یطرفس؟
+....
بهم نزدیک شد...و ل.بامو با ل
باش لم.س کرد....
_اولین ب.وسه☝️...
یادت باشه...
(پایان)
۱۰.۷k
۰۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.