وقتی ظرف مورد علاقه جین رو میشکنی و اونا میبیننت و تهدیدت
وقتی ظرف مورد علاقه جین رو میشکنی و اونا میبیننت و تهدیدت میکنن که میرن بهش میگن
نامجون:
ا/ت: واست کتاب میخرم
_و؟
+باهات میام موزه
شوگا: دارم میرم بگم...رفتماا..میرماااا
جیهوپ: خداحافظ ای...
+(دست به دمپایی)
_(به دلیل ترس مودب روی مبل نشست)
جیمین:
+ایشون تازه بدهکارم شد
تهیونگ: من متاسفم ولی مجبورم بگم...
+جدی؟ منم مجبورم بگم خودتم قابلمه ی گینو خط انداختی...اوممممم
_(با دستش دهن ا/ت رو گرفته)هیسسس...
جونگکوک: ا/ت میدونی...زندگی دو روزه...شاید تو فردا نباشی
جین: جونگکوکککک...تو کف قابلمو با قاشق خط کشیدی؟
جین: ای کسی که ظرفمو شکستی...اشهدتو بخون
نامجون:
ا/ت: واست کتاب میخرم
_و؟
+باهات میام موزه
شوگا: دارم میرم بگم...رفتماا..میرماااا
جیهوپ: خداحافظ ای...
+(دست به دمپایی)
_(به دلیل ترس مودب روی مبل نشست)
جیمین:
+ایشون تازه بدهکارم شد
تهیونگ: من متاسفم ولی مجبورم بگم...
+جدی؟ منم مجبورم بگم خودتم قابلمه ی گینو خط انداختی...اوممممم
_(با دستش دهن ا/ت رو گرفته)هیسسس...
جونگکوک: ا/ت میدونی...زندگی دو روزه...شاید تو فردا نباشی
جین: جونگکوکککک...تو کف قابلمو با قاشق خط کشیدی؟
جین: ای کسی که ظرفمو شکستی...اشهدتو بخون
۷۰.۷k
۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.