عشق ناخواسته Part. 34
صبح
از زبان هوسوک
صبح با صدای الارم گوشیم از خواب بیدار شدم
رفتم طبق معمول کارای لازم رو کردم و رفتم پایبن وای الا چی بخورم
رفتم یه نیمرو برای خودم درست کردم و شروع کرم به خوردن
بعدش هم رفتم یکم فیلم دیدم
و سیع می کردم خودم رو با اینکارا تا شب سرگرم کنم
از زبان دایون
از نواب بیدار شدم رفتم کارای لازم رو کردم رفتم پایبن دیدم خدمتکار یه میز پر از صبحانه چیده ازض تشکر کردم و شروع به خوردن کردم
بعد از خوردن صبحانه بلند شدم و رفتم یه لباس همینجوری پوشیدم و رفتم پاساژ بزرگ سئول و یه لباس خوب خریدم چون امشب هوسوک و عمو لی قراره بیان خونمون
و بعدش رفتم فروشگاه و یه عالمه خراکی خریدم
و بعدش هم به طرف خونه حرکت کردم
به خدمتکارا گفتم که شام رو اماده کنن
و خودم هم رفتم وسایلا رو اماده کنم
بعد یادم اومد که قسمت جدید فیلمم امروز قراره بیاد پس رفتم و فیلمه رو نگاه کردم
وای خدا چرا قسمت به این حساسی تموم شد
یه نگاه به ساعت انداختم ساهت سه ی عصر بود وای خدا چرا زمان نمیگذره امروز
حالت چیکار کنم
وایسا بزار یه زنگ به هوسوک بزنم ببینم چیکار می کنه
از زبان هوسوک
همینجور داشتم فیلم نگاه می کردم وای خدا حوصلم سر رفت خواستم بذم یه چیزی بیارم بخورم که دیدم گوشیم زنگ خورد
رفتم برش دارم دیدم دایون هیت
مکالمه
هوسوک ـ الو
از زبان هوسوک
صبح با صدای الارم گوشیم از خواب بیدار شدم
رفتم طبق معمول کارای لازم رو کردم و رفتم پایبن وای الا چی بخورم
رفتم یه نیمرو برای خودم درست کردم و شروع کرم به خوردن
بعدش هم رفتم یکم فیلم دیدم
و سیع می کردم خودم رو با اینکارا تا شب سرگرم کنم
از زبان دایون
از نواب بیدار شدم رفتم کارای لازم رو کردم رفتم پایبن دیدم خدمتکار یه میز پر از صبحانه چیده ازض تشکر کردم و شروع به خوردن کردم
بعد از خوردن صبحانه بلند شدم و رفتم یه لباس همینجوری پوشیدم و رفتم پاساژ بزرگ سئول و یه لباس خوب خریدم چون امشب هوسوک و عمو لی قراره بیان خونمون
و بعدش رفتم فروشگاه و یه عالمه خراکی خریدم
و بعدش هم به طرف خونه حرکت کردم
به خدمتکارا گفتم که شام رو اماده کنن
و خودم هم رفتم وسایلا رو اماده کنم
بعد یادم اومد که قسمت جدید فیلمم امروز قراره بیاد پس رفتم و فیلمه رو نگاه کردم
وای خدا چرا قسمت به این حساسی تموم شد
یه نگاه به ساعت انداختم ساهت سه ی عصر بود وای خدا چرا زمان نمیگذره امروز
حالت چیکار کنم
وایسا بزار یه زنگ به هوسوک بزنم ببینم چیکار می کنه
از زبان هوسوک
همینجور داشتم فیلم نگاه می کردم وای خدا حوصلم سر رفت خواستم بذم یه چیزی بیارم بخورم که دیدم گوشیم زنگ خورد
رفتم برش دارم دیدم دایون هیت
مکالمه
هوسوک ـ الو
۱۶.۴k
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.