ازت متنفر بودم:𝚙𝟸
ازت متنفر بودم:𝚙𝟸
ات ویو
رسیدم دانشگاه و رفتم دفتر تا بپرسم کدوم کلاس باید برم وقتی رفتم داخل دفتر ی پسر جذاب اونجا بود
کوک ویو
توی دفتر بودم که ی دختر داف امد داخل
که مدیر گفت
مدیر:اقای جئون و خانم کیم به پ. ب
برید
استاد:امروز دو شاگرد جدید داریم بیاین خودتون را معرفی کنید
ا.ت:سلام من کیم ا.ت هستم دختر اقای کیم( اقای کیم پولدار ترین مرد سئول است)
همه:واقعا؟
ا.ت:*سر تکون میده
کوک:سلام من جئون جونگکوک هستم پسر اقای جئون(هم کار اقای کیم جئون هم پولدار بود)
همه:اوووووو
استاد:ا.ت و کوک برید اونجا بشینین
لیسا :سلام من پارک لیسام از دیدن خوشحال شدم ا.ت
ا.ت: منم همینطور
.
ته:سلام من کیم تهونگم از دیدنت خوشحال شدم کوک
کوک: منم
ویو کلاس
بعد از تدریس و کلی زر زر کردن زنگ ناهار خورد با لیسا رفتیم غذا مونو گرفتیم و روی میز نشستیم که دو تا پسر امدن بغلمون
کوک:چه خانم دافی
ا.ت:با منی(تعجب)
کوک:اره
تهیونگ:به به چه خانومه زیبای
لیسا:چشات خوشگل 😄
ویو ا.ت
شرایط پارت بعدی
لایک ۱۰
تا ۱۰تا لایک نخوره نمیزارم
ات ویو
رسیدم دانشگاه و رفتم دفتر تا بپرسم کدوم کلاس باید برم وقتی رفتم داخل دفتر ی پسر جذاب اونجا بود
کوک ویو
توی دفتر بودم که ی دختر داف امد داخل
که مدیر گفت
مدیر:اقای جئون و خانم کیم به پ. ب
برید
استاد:امروز دو شاگرد جدید داریم بیاین خودتون را معرفی کنید
ا.ت:سلام من کیم ا.ت هستم دختر اقای کیم( اقای کیم پولدار ترین مرد سئول است)
همه:واقعا؟
ا.ت:*سر تکون میده
کوک:سلام من جئون جونگکوک هستم پسر اقای جئون(هم کار اقای کیم جئون هم پولدار بود)
همه:اوووووو
استاد:ا.ت و کوک برید اونجا بشینین
لیسا :سلام من پارک لیسام از دیدن خوشحال شدم ا.ت
ا.ت: منم همینطور
.
ته:سلام من کیم تهونگم از دیدنت خوشحال شدم کوک
کوک: منم
ویو کلاس
بعد از تدریس و کلی زر زر کردن زنگ ناهار خورد با لیسا رفتیم غذا مونو گرفتیم و روی میز نشستیم که دو تا پسر امدن بغلمون
کوک:چه خانم دافی
ا.ت:با منی(تعجب)
کوک:اره
تهیونگ:به به چه خانومه زیبای
لیسا:چشات خوشگل 😄
ویو ا.ت
شرایط پارت بعدی
لایک ۱۰
تا ۱۰تا لایک نخوره نمیزارم
۶۳۹
۳۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.