Part 16
Part 16
سویا: خوب راستش من کسی رو نداشتم من همه خونوادم رو از دست دادم و ار اول تنها زندگی میکنم
یونگی:عااا متاسفم
سویا: نه چرا متاسفی؟
یونگی: بیا بریم خودم میرسونمت
سویا: نه ممنون خودم میرم ممنون
یونگی: نه خطرناکه
سویا ویو
وای حالا چیکار کنم؟ اگه ببرمش دم خونمون میفهمه وای خدایا حالا چیکار کنم؟
سویا: اوم راستش من باید برم هتل
یونگی: هتل؟
سویا: آره هتل
یونگی: چرا؟
سویا: خوب چون که خونم یه کم مشکل داشت گفتم که برام تعمیر کنن
یونگی: آهان باشه کدوم هتل؟
سویا: هتل....هتل مرکزی سئول
یونگی: باشه بیا تا بریم
سویاویو
باش میرم تا دم هتل و بعد از اونجا زنگ میزنم کوک بیاد دنبالم آره.
سوار ماشین شدیم که منو رسوند دم هتل
یونگی: خوب رسیدیم
سویا: اوم اوکی ممنون
یونگی: خواهش میکنم
سویا: فعلا خدانگهدار فردا میبینمتون آقای مین
یونگی: همچنین
سویا ویو
وارد هتل شدم بعد که مطمعن شدم رفته اومدم بیرون و زنگ زدم کوک بعد چند تا بوق برداشت
سویا: کوک کجایی؟
کوک: چیزی شده؟
سویا: آره
کوک: چی شده؟
سویا: میتونی بیای دنبالم؟
کوک: آره کجایی؟
سویا: هتل مرکزی سئول
کوک: اونجا چیکار میکنی؟ چطوری از اونجا سر در اوردی؟
سویا: یونگی آوردم
کوک: چی؟ الان پیشته؟
سویا: نه رفت
کوک: باشه الان میام
......
ادامه دارد....
سویا: خوب راستش من کسی رو نداشتم من همه خونوادم رو از دست دادم و ار اول تنها زندگی میکنم
یونگی:عااا متاسفم
سویا: نه چرا متاسفی؟
یونگی: بیا بریم خودم میرسونمت
سویا: نه ممنون خودم میرم ممنون
یونگی: نه خطرناکه
سویا ویو
وای حالا چیکار کنم؟ اگه ببرمش دم خونمون میفهمه وای خدایا حالا چیکار کنم؟
سویا: اوم راستش من باید برم هتل
یونگی: هتل؟
سویا: آره هتل
یونگی: چرا؟
سویا: خوب چون که خونم یه کم مشکل داشت گفتم که برام تعمیر کنن
یونگی: آهان باشه کدوم هتل؟
سویا: هتل....هتل مرکزی سئول
یونگی: باشه بیا تا بریم
سویاویو
باش میرم تا دم هتل و بعد از اونجا زنگ میزنم کوک بیاد دنبالم آره.
سوار ماشین شدیم که منو رسوند دم هتل
یونگی: خوب رسیدیم
سویا: اوم اوکی ممنون
یونگی: خواهش میکنم
سویا: فعلا خدانگهدار فردا میبینمتون آقای مین
یونگی: همچنین
سویا ویو
وارد هتل شدم بعد که مطمعن شدم رفته اومدم بیرون و زنگ زدم کوک بعد چند تا بوق برداشت
سویا: کوک کجایی؟
کوک: چیزی شده؟
سویا: آره
کوک: چی شده؟
سویا: میتونی بیای دنبالم؟
کوک: آره کجایی؟
سویا: هتل مرکزی سئول
کوک: اونجا چیکار میکنی؟ چطوری از اونجا سر در اوردی؟
سویا: یونگی آوردم
کوک: چی؟ الان پیشته؟
سویا: نه رفت
کوک: باشه الان میام
......
ادامه دارد....
۹۵
۲۱ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.