تک پارتی وقتی بهت....
چند روزی بود که لینو شبا دیر میومد خونه و رفتارش با تو سرد شده بود تو از این رفتارش بشدت خسته شده بودی .
امروز رفتی خونه ی دوستت صمیمیت یعنی سومی همه قضیه ها رو بهش گفتی بهت میگفت که شاید حتما سرش شلوغه تو هم اول همون فکر رو میکردی که شاید همین طور باشه اما پس از کمی تردید و شک گفتی شاید هم اونطوری نباشه . لینو امروز بهت گفته بود که میره کمپانی ساعت ۷ شب بود تصمیم گرفتی به چان زنگ بزنی بعد از صدای بوق بالاخره چان تلفنش رو جواب داد و گفت: الو ؟ سلام ا.ت چه خبر ؟ خوبی؟ لینو خوبه ؟
+سلام چان مرسی تو خوبی مگه لینو پیش شما نیست؟
چان: نه ... مگه بهت نگفته بود که امروز میخواد با تو بره به رستوران ...(فلان رستوران)..
+ن...آ..آره وای خدا من چقد حواس پرتم ببخشید مزاحمت شدم چان
چان: نه مزاحم چی ا.ت
+باشه...خداحافظ
چان: خدافظ.. بهتون خوش بگذره
+ مرسی
توی شک بودی یعنی لینو با کی رفته به همون رستوران؟ سریع لباس هات رو پوشیدی به سمت همون رستوران حرکت کردی تاکسی گرفتی و پولشو حساب کردی روبروی در رستوران قرار گرفتی دنبال لینو بودی که پیداش کردی روبروی لینو دختری با موهای خرمایی داشتن با هم حرف میزدند و میخندیدن ناگهان قطره ی کوچکی از چشمت سرازیر شد تصمیم گرفتی به لینو زنگ بزنی بعد صدای چند بوق بالاخره جواب داد :
_ا.ت مگه نگفتم کمپانیم چرا انقدر زنگ میزنی (سرد و با عصبانیت )
+آره میدونم کمپانیی دارم میبینم
لینو متعجب شد دوروبرش رو نگاه کرد با تویی مواجه شد که داری به اون نگاه میکنی
_ا.ت...م.م.ن..من
+ببخشید مزاحم قرار رمانتیکتون شدم
و تلفنو قطع کردی و قدم زدی تا از اون رستوران دور شی لینو که هم چنان اسمت رو صدا میزد دنبالت میدوید تو هم شروع کردی به دویدن که بعد از چند ثانیه توسط لینو گرفته شدی
_ا.ت توروخدا منو ببخش
+برای چی این کارو باید بکنم که دوباره بهم خیانت کنی؟
_ا.ت تورو خدا فرصت دوباره ای بهم بده
+لینو من چی برای تو کم گذاشتم هااا همونطوری میخواستی بودم مگه خودت نگفتی که همیشه تا ابد پیش هم میمونیم هاا خودت گفتی تا ابد از هم جدا نمیشیم تا ابد عاشق هم میمونیم .. چند بار گفتی چند ت قول دادی که به هم خیانت نکنیم ها چرا زدی زیر قولت لینو ..
_ا.ت من متاسفم .. دیگه تکرار نمیشه
+متاسفم لینو اما من فکر نمیکنم که بتونم فرصت دوباره ای رو بهت بدم
_اما ..
+اما نداریم تو خودت باعث شدی که من این کارو باهات بکنم لینو وقتی می اومدی با شوق بغلم میکردی رو یادته؟ اما چند روز پیش دعوام کردی گفتی دیگه بهت نچسپم اینو خودت گفتی می گفتی تو خیلی میچسپی بهم منم سعی کردم نچسپم اما ت باز هم همونطوری بودی
_من متاسفم ا.ت منو ببخش
_متاسفم..برو زندگیت با اونی که لیاقتت رو داره زندگی کن
راهت رو کج کردی و رفتی لینو رو تنها گذاشتی
نظرتون ؟
این یکم غمگین شد
اولین تک پارتی یه که غمگین نوشتم
خودمم عررر زدم😭😭😭
امروز رفتی خونه ی دوستت صمیمیت یعنی سومی همه قضیه ها رو بهش گفتی بهت میگفت که شاید حتما سرش شلوغه تو هم اول همون فکر رو میکردی که شاید همین طور باشه اما پس از کمی تردید و شک گفتی شاید هم اونطوری نباشه . لینو امروز بهت گفته بود که میره کمپانی ساعت ۷ شب بود تصمیم گرفتی به چان زنگ بزنی بعد از صدای بوق بالاخره چان تلفنش رو جواب داد و گفت: الو ؟ سلام ا.ت چه خبر ؟ خوبی؟ لینو خوبه ؟
+سلام چان مرسی تو خوبی مگه لینو پیش شما نیست؟
چان: نه ... مگه بهت نگفته بود که امروز میخواد با تو بره به رستوران ...(فلان رستوران)..
+ن...آ..آره وای خدا من چقد حواس پرتم ببخشید مزاحمت شدم چان
چان: نه مزاحم چی ا.ت
+باشه...خداحافظ
چان: خدافظ.. بهتون خوش بگذره
+ مرسی
توی شک بودی یعنی لینو با کی رفته به همون رستوران؟ سریع لباس هات رو پوشیدی به سمت همون رستوران حرکت کردی تاکسی گرفتی و پولشو حساب کردی روبروی در رستوران قرار گرفتی دنبال لینو بودی که پیداش کردی روبروی لینو دختری با موهای خرمایی داشتن با هم حرف میزدند و میخندیدن ناگهان قطره ی کوچکی از چشمت سرازیر شد تصمیم گرفتی به لینو زنگ بزنی بعد صدای چند بوق بالاخره جواب داد :
_ا.ت مگه نگفتم کمپانیم چرا انقدر زنگ میزنی (سرد و با عصبانیت )
+آره میدونم کمپانیی دارم میبینم
لینو متعجب شد دوروبرش رو نگاه کرد با تویی مواجه شد که داری به اون نگاه میکنی
_ا.ت...م.م.ن..من
+ببخشید مزاحم قرار رمانتیکتون شدم
و تلفنو قطع کردی و قدم زدی تا از اون رستوران دور شی لینو که هم چنان اسمت رو صدا میزد دنبالت میدوید تو هم شروع کردی به دویدن که بعد از چند ثانیه توسط لینو گرفته شدی
_ا.ت توروخدا منو ببخش
+برای چی این کارو باید بکنم که دوباره بهم خیانت کنی؟
_ا.ت تورو خدا فرصت دوباره ای بهم بده
+لینو من چی برای تو کم گذاشتم هااا همونطوری میخواستی بودم مگه خودت نگفتی که همیشه تا ابد پیش هم میمونیم هاا خودت گفتی تا ابد از هم جدا نمیشیم تا ابد عاشق هم میمونیم .. چند بار گفتی چند ت قول دادی که به هم خیانت نکنیم ها چرا زدی زیر قولت لینو ..
_ا.ت من متاسفم .. دیگه تکرار نمیشه
+متاسفم لینو اما من فکر نمیکنم که بتونم فرصت دوباره ای رو بهت بدم
_اما ..
+اما نداریم تو خودت باعث شدی که من این کارو باهات بکنم لینو وقتی می اومدی با شوق بغلم میکردی رو یادته؟ اما چند روز پیش دعوام کردی گفتی دیگه بهت نچسپم اینو خودت گفتی می گفتی تو خیلی میچسپی بهم منم سعی کردم نچسپم اما ت باز هم همونطوری بودی
_من متاسفم ا.ت منو ببخش
_متاسفم..برو زندگیت با اونی که لیاقتت رو داره زندگی کن
راهت رو کج کردی و رفتی لینو رو تنها گذاشتی
نظرتون ؟
این یکم غمگین شد
اولین تک پارتی یه که غمگین نوشتم
خودمم عررر زدم😭😭😭
۶۴
۱۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.