سناریو شیطان کش پارت 15
از زبان تسوتاکو :
(نفس عمیق)
هوووووووووووو
بزن بریم
سانمی هر روز میومد به دیدنم و هر وقت میدیدمش قلبم تند تند میزد
اصلا نمیدونم چرا ولی احساس میکنم واقعا عاشقش شدم جدا از این دو هفته تمام توی بیمارستان بودم و فقط خوابیده بودم بعد از دو هفته بالاخره شینوبو رضایت داد و رفتم خونه
بعد از چند روز که یواش یواش تمرین رو شروع کردم دیگه هم جای زخمم خوب شده بود و هم میتونستم کارام رو بکنم
.
.
.
.
.
.
.
.
توی اولین تمرینم.......
گیو برد
دومین تمرین....
گیو برد
سومین تمرین....
گیو برد
چهارمین تمرین....
نزدیک به بردن بودم اما گیو از فرم آخرش استفاده کرد و بازم باختم
همینجوری باخت پشت باخت...
دیگه واقعا داشت حرصم میگرفت روز یازدهم تمام نیروم رو جمع کردم و با تمام سرعت حمله میکردم از فرم آخرم استفاده کردم اینجوری میتونستم حرکات گیو رو بهتر ببینم و از بهترین فرمم توی درست ترین لحظه استفاده کردم.......
چوبم خیلی بدجور به پهلوی گیو خورد و بخاطر همین افتاد روی زمین
تسوتاکو + گیو _
+ آآآآآآ ییی حالت خوبه؟
_ (نفس نفس زدن) آره خوبم چیزیم نیست
+ نه اتفاقا خیلی هم چیزیت هست
_ میگم خوبم
+ نه نیستی
همون موقع اوروکوداکی اومد (ورودی باشکووووووه 😐👌🏻)
اوروکوداکی =دارین چه غلطی میکنین
_ میبینی که داریم تمرین میکنیم
اوروکوداکی = تمرین کردن های تو ناله کردنه؟
+ واییییی بسه دیگه..... اوروکوداکی مگه نمیبینی حالش بده
_ بابا من خوبم
اوروکوداکی = چیکارش کردی
+ هیچی بابا داشتیم تمرین میکردیم بعد یهو چوبم خیلی بدجور خورد توی پهلوش
اوروکوداکی = آهااااا باشه.. کمک کن ببریمش تو
+ باشه
1 ساعت بعد
اوروکوداکی +
تسوتاکو _
+ هسو..
_ بله؟
+ گیو چی شد بالاخره؟
_ هیچی
+ هیچی؟
_ آره.... بعد از نیم ساعت دعوا و درگیری گذاشت ببینمش
+ خوب چی شد؟
_ پهلوش خیلی بد کبود شده بود
( بچم رو زدن ناقصش کردن 😭😭🥺)
+ واقعا برات متاسفم
_ 😞😞😞
+ بیخیال حالا.. الآن کجاست؟
_ گفت خیلی حالم بده رفت خوابید
+ اوهوووم باشه تو هم برو بخواب فردا من باهات تمرین میکنم
_ باشه ممنون
+ خواهش میکنم خدافظ
_ خدافظ
میدونم بد شد اما به هر حال
ایشون رو حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتماااااااااااااااااااااااااا فالو کنید
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
@454.giyuu
(نفس عمیق)
هوووووووووووو
بزن بریم
سانمی هر روز میومد به دیدنم و هر وقت میدیدمش قلبم تند تند میزد
اصلا نمیدونم چرا ولی احساس میکنم واقعا عاشقش شدم جدا از این دو هفته تمام توی بیمارستان بودم و فقط خوابیده بودم بعد از دو هفته بالاخره شینوبو رضایت داد و رفتم خونه
بعد از چند روز که یواش یواش تمرین رو شروع کردم دیگه هم جای زخمم خوب شده بود و هم میتونستم کارام رو بکنم
.
.
.
.
.
.
.
.
توی اولین تمرینم.......
گیو برد
دومین تمرین....
گیو برد
سومین تمرین....
گیو برد
چهارمین تمرین....
نزدیک به بردن بودم اما گیو از فرم آخرش استفاده کرد و بازم باختم
همینجوری باخت پشت باخت...
دیگه واقعا داشت حرصم میگرفت روز یازدهم تمام نیروم رو جمع کردم و با تمام سرعت حمله میکردم از فرم آخرم استفاده کردم اینجوری میتونستم حرکات گیو رو بهتر ببینم و از بهترین فرمم توی درست ترین لحظه استفاده کردم.......
چوبم خیلی بدجور به پهلوی گیو خورد و بخاطر همین افتاد روی زمین
تسوتاکو + گیو _
+ آآآآآآ ییی حالت خوبه؟
_ (نفس نفس زدن) آره خوبم چیزیم نیست
+ نه اتفاقا خیلی هم چیزیت هست
_ میگم خوبم
+ نه نیستی
همون موقع اوروکوداکی اومد (ورودی باشکووووووه 😐👌🏻)
اوروکوداکی =دارین چه غلطی میکنین
_ میبینی که داریم تمرین میکنیم
اوروکوداکی = تمرین کردن های تو ناله کردنه؟
+ واییییی بسه دیگه..... اوروکوداکی مگه نمیبینی حالش بده
_ بابا من خوبم
اوروکوداکی = چیکارش کردی
+ هیچی بابا داشتیم تمرین میکردیم بعد یهو چوبم خیلی بدجور خورد توی پهلوش
اوروکوداکی = آهااااا باشه.. کمک کن ببریمش تو
+ باشه
1 ساعت بعد
اوروکوداکی +
تسوتاکو _
+ هسو..
_ بله؟
+ گیو چی شد بالاخره؟
_ هیچی
+ هیچی؟
_ آره.... بعد از نیم ساعت دعوا و درگیری گذاشت ببینمش
+ خوب چی شد؟
_ پهلوش خیلی بد کبود شده بود
( بچم رو زدن ناقصش کردن 😭😭🥺)
+ واقعا برات متاسفم
_ 😞😞😞
+ بیخیال حالا.. الآن کجاست؟
_ گفت خیلی حالم بده رفت خوابید
+ اوهوووم باشه تو هم برو بخواب فردا من باهات تمرین میکنم
_ باشه ممنون
+ خواهش میکنم خدافظ
_ خدافظ
میدونم بد شد اما به هر حال
ایشون رو حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتما حتماااااااااااااااااااااااااا فالو کنید
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
@454.giyuu
۲.۱k
۱۱ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.