ولی تو اونی بودی که میخواستم باهاش باشم

تو اونی بودی که ادمای اطرافمو بخاطرش خط میزدم تا باهاش باشم
اما تو ادمای اطرافتو حتی ادمای اضافی زندگیتم به من ترجیح دادی!! اره منو دیگه نخواستی
ببین بعد تو اصن همه چی داغون شد رو سرم رویاهام یه شبه رو سرم خراب شد و هیچی نموند ازشون!! خودم یه شبه که انگار بی حسی بهم زدن بی حس بی حس شدم و فقط تو شک بودم.. نمیدونستم باید چیکار کنم

انگار واسم خنده دار بود
انگار حس میکردم داری باهام شوخی میکنی
چون من قلبمو مجانی بهت دادم
وقتمو بی هیچ اما و اگر بهت دادم
و من در واقع همه چیزمو فدای ی تار موت کردم
ولی تو
انقد تو شک عصبی بودم
که نمیتونستم گریه کنم و میخندیدم به این داستان مسخره


این داستانی که اخرش من باخت دادم که صدمو گذاشتم:)

#کوثر_نوشت


پ. ن: وقتی تو اهنگه میگه من دلم شکسته از خیلیا؛ چشمام پر اشک میشه:)