《مروارید عشق》
پارت 3
داشتیم تو خیابون راه میرفتیم
من. یا چرا....
کوک. ساکت شو بورا عصابم خورده(بله صحیح😐👍)
ته. کوک چرا اونکارو کردی اخراجمون میکنن
کوک. به چیزم(بچه😐)
رفتم بالای سکو راه میرفتم یه چیز باریک با دقت داشتم راه میرفتم که افتادم و کسی منو گرفت افتادم تو بغلش کوک بود تو چشمش زل زدم چشملش مشکی بود و زل زده بود به چشمام دستم دور گردنش بود و نفس هاش به لبهام میخورد یه حس جدید تو من شعله ور زد اینقدر تو نگاه هم قفل شدیم که با صدای اهم تهیونگ به خودمون اومدیم
ته. واو چه صحنه ی زیبایی😂
من. نخند
کوک. نخند
ته. برگام هماهنگم که هستین
من. یا بس کن😳
چند روز از اون روز
تو خیابون داشتم راه میرفتم به ستاره هایی که از بیرون اب مشخص بود زل زده بود که بیشهوش شدم(بیهوشش کردن)
بیدار که شدم تو یه اتاق
سرد
تارک
کثیف و وحشتناک بودم
جیغ زدم
من. کوک....ته.....کمک....کجایین شوخی خوبی نیست
چند دقیقه بعد صدای خنده اومد یه مرد پیر و چاق اومد تو اتاق
مرده. پس تو دوست دختر جعون جونگ کوکی
من. ببند گاله رو
مرده. خیلی بی ادبیا دخترم
محکم کوبید تو دهنم
. ......
لابک؟
کامنت؟
داشتیم تو خیابون راه میرفتیم
من. یا چرا....
کوک. ساکت شو بورا عصابم خورده(بله صحیح😐👍)
ته. کوک چرا اونکارو کردی اخراجمون میکنن
کوک. به چیزم(بچه😐)
رفتم بالای سکو راه میرفتم یه چیز باریک با دقت داشتم راه میرفتم که افتادم و کسی منو گرفت افتادم تو بغلش کوک بود تو چشمش زل زدم چشملش مشکی بود و زل زده بود به چشمام دستم دور گردنش بود و نفس هاش به لبهام میخورد یه حس جدید تو من شعله ور زد اینقدر تو نگاه هم قفل شدیم که با صدای اهم تهیونگ به خودمون اومدیم
ته. واو چه صحنه ی زیبایی😂
من. نخند
کوک. نخند
ته. برگام هماهنگم که هستین
من. یا بس کن😳
چند روز از اون روز
تو خیابون داشتم راه میرفتم به ستاره هایی که از بیرون اب مشخص بود زل زده بود که بیشهوش شدم(بیهوشش کردن)
بیدار که شدم تو یه اتاق
سرد
تارک
کثیف و وحشتناک بودم
جیغ زدم
من. کوک....ته.....کمک....کجایین شوخی خوبی نیست
چند دقیقه بعد صدای خنده اومد یه مرد پیر و چاق اومد تو اتاق
مرده. پس تو دوست دختر جعون جونگ کوکی
من. ببند گاله رو
مرده. خیلی بی ادبیا دخترم
محکم کوبید تو دهنم
. ......
لابک؟
کامنت؟
۲.۶k
۱۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.