سر میڪشم تورا ڪه جام شرابے
سر میڪشم تورا ڪه جام شرابے
مست میشوم ز تو ڪه بادهے نابی
ببین ڪه خیس عرق شدم از گرماے وجودت
ڪجا بودے این همه وقت تنهایی
اے ماه ناز
امشب ناگهان طلوع ڪردی
و شب را روشن ڪرد نور اندامت
انگار ڪه ماه میبارید بر زمین
لب گشودی
و جادو ڪرد
صدایت روح و جسم مرا
من چه قدر تشنه ام
انگار سالهاست آب ننوشیدم
امشب چه شبے بود
ڪه تو نازل شدے بر من ،
قدر میدانمت،
به سر میگذارمت،
میخوانمت ،
میبوسمت
امشب چه شبے بود...
سر میڪشم تورا ڪه جام شرابے
مست میشوم ز تو ڪه بادهے نابی
ببین ڪه خیس عرق شدم از گرماے وجودت
ڪجا بودے این همه وقت تنهایی
اے ماه ناز
امشب ناگهان طلوع ڪردی
و شب را روشن ڪرد نور اندامت
انگار ڪه ماه میبارید بر زمین
لب گشودی
و جادو ڪرد
صدایت روح و جسم مرا
من چه قدر تشنه ام
انگار سالهاست آب ننوشیدم
امشب چه شبے بود
ڪه تو نازل شدے بر من ،
قدر میدانمت،
به سر میگذارمت،
میخوانمت ،
میبوسمت
امشب چه شبے بود...
۱۰.۴k
۰۲ فروردین ۱۴۰۲