فیک از کوک پارت 21
صبح خوابیدم. کوک: با هم کام کردیمو بعدش دیگه خسته شدیم حدود ۱۰ راندی رفتیم(پاره کردی بدبختو اولین بارشهه) نه مثل اینکه توهم میخوای پاره شی (من غلط کردم شما رو با هه مین تنها میزارم) کنارش خوابیدم جفتمون لخت بودیم.(برش زمان به صبح) ویو هه مین: از دل درد داشتم پاره میشدم پاشدیم لباس پوشیدیم که کوک گفت. کوک: راستی دلت درد نمیکنه. من: چراا رسماا دارم پاره میشممم.(خداروشکر صدایی بیرون نرفت) کوک: بزار برات مسکن بیارم. ویو کوک: رفتم پایین که همه دور میز منتظر ما بودن. جیمین: دیشب چطور بود 😈🤤. کوک: عالییی 😂🤤. اعضا: چه حالی کردین 😂😂. کوک: مسکنا کوو؟؟ جی هوپ: اوه اوه تو کمد بالاست😂. اعضا: 😂😂 ویو کوک: مسکن با یه لیوان اب بردم بالا خورد بعد رفتیم پایین. اعضا: صبح بخیر. من: صبح بخیرر کیوتی ها. نامجون: دو ساعت دیگه پروازه هااا بدویید اخخخخ شکستت. بقیه: 😂😂😂 راوی: نامجون زد لیوان رو کانتر رو شکست (خدااا چرا این انقدر خرابکاری میکنه😂😂) شوگا: حالا خودت جمش کن 😂. نامجون: اوکی نگران نباشید. من: حالا این وسط دستتو نبری.
۱۴.۶k
۲۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.