ارباب سختگیر!
فصل دوم
part ³
بااین حرفش با تعجب بهش نگاه کردم که یه دفعه شیشه عمارت شکسته شد.
ترسیده به کوک نگاه کردمو رفتم پشتش قایم شدم.
فک کردم این بازی ادامه داره ولی ن.
دیگه اتفاقی نیفتاد.
از پشت کوک بیرون اومدمو سمت پنجره که الان شکسته بود رفتم.
که با نامه قرمزی روبه رو شدم.
برادرم و کوک اومد پیشم و کوک نامرو ازم گرفتو با صدای بلند خوند:ناشناس:فک نکن بازی تموم شده جعون! این تازه شروعشه!
با این حرفش ترسیده بهشون نگاه میکردم که داداشم منو توی بغلش کشید.
:نگران نباش ات
کوک خودش همه چیو ردیف میکنه"
و نکاه ترسناکی به کوک کرد که خندم گرفت.
ک کوک.....
ادامه دارد.......
part ³
بااین حرفش با تعجب بهش نگاه کردم که یه دفعه شیشه عمارت شکسته شد.
ترسیده به کوک نگاه کردمو رفتم پشتش قایم شدم.
فک کردم این بازی ادامه داره ولی ن.
دیگه اتفاقی نیفتاد.
از پشت کوک بیرون اومدمو سمت پنجره که الان شکسته بود رفتم.
که با نامه قرمزی روبه رو شدم.
برادرم و کوک اومد پیشم و کوک نامرو ازم گرفتو با صدای بلند خوند:ناشناس:فک نکن بازی تموم شده جعون! این تازه شروعشه!
با این حرفش ترسیده بهشون نگاه میکردم که داداشم منو توی بغلش کشید.
:نگران نباش ات
کوک خودش همه چیو ردیف میکنه"
و نکاه ترسناکی به کوک کرد که خندم گرفت.
ک کوک.....
ادامه دارد.......
۱۹.۹k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.