(عشق وحشت زده) پارت ¹²
(بعد صبحونه)
ویو ات : همه رو مبل نشستیم و میخواستیم فیلم ببینیم
کوک : چه فیلمی ببینیم؟
شوگا : رمانتیک
تهیونگ : موافقم (با لحن شیطانی)
جیمین : فقط...
کوک : هیشششش
ات : به نظرم این خوبه
ویو ات : لب تاب رو به تلویزیون وصل کردیم و نشستیم
ویو کوک : وسط های فیلم صحنه دار شد داشتم تحریک میشدم به پسرا نگاه کردم اونا هم تحریک شده بودن
تهیونگ : مایا ما هنوز جمدون هامون رو باز نکردیم
جیمین : جمیلی میای کمکم توی جمدون دنبال چیزی بگردم؟
شوگا : امی ما هم وسایلمون رو باز نکردیم ها
دخترا : خدا به دادمون برسه
ویو ات : همه رفتن منم تحریک شده بودم
ات : من توی اتاق راحت ترم
کوک : ات ما دیشب کار نا تموم داشتیم
ات : درسته
ویو کوک : خیلی تحریک شده بودم و ات رو چسبوندم به دیوار و لبم رو روی لبش گذاشتم
و اهم اهم
چند دقیقه بعد
ات : اییی دلمممم
کوک : خیلی لذت بخشی
ات : ددی دلم درد میکنه
کوک : برگرد ماساژ بدم
ویو ات : کوک دستشو گذاشت زیر شکمم و ماساژ میداد که من خوابم برد
ویو ات : همه رو مبل نشستیم و میخواستیم فیلم ببینیم
کوک : چه فیلمی ببینیم؟
شوگا : رمانتیک
تهیونگ : موافقم (با لحن شیطانی)
جیمین : فقط...
کوک : هیشششش
ات : به نظرم این خوبه
ویو ات : لب تاب رو به تلویزیون وصل کردیم و نشستیم
ویو کوک : وسط های فیلم صحنه دار شد داشتم تحریک میشدم به پسرا نگاه کردم اونا هم تحریک شده بودن
تهیونگ : مایا ما هنوز جمدون هامون رو باز نکردیم
جیمین : جمیلی میای کمکم توی جمدون دنبال چیزی بگردم؟
شوگا : امی ما هم وسایلمون رو باز نکردیم ها
دخترا : خدا به دادمون برسه
ویو ات : همه رفتن منم تحریک شده بودم
ات : من توی اتاق راحت ترم
کوک : ات ما دیشب کار نا تموم داشتیم
ات : درسته
ویو کوک : خیلی تحریک شده بودم و ات رو چسبوندم به دیوار و لبم رو روی لبش گذاشتم
و اهم اهم
چند دقیقه بعد
ات : اییی دلمممم
کوک : خیلی لذت بخشی
ات : ددی دلم درد میکنه
کوک : برگرد ماساژ بدم
ویو ات : کوک دستشو گذاشت زیر شکمم و ماساژ میداد که من خوابم برد
۹.۵k
۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.