فصل2پارت81

f2



تهیونگ: خب بریم

نانا: کجا؟


تهیونگ: عمارت بابام اونجا حشنبه باید لباستو عوض کنی


نانا: باشه بریم



راوی: رفتن عمارت آقای کیم و نانا رفت فقط لباسشو عوض منه بعد از اینکه لباسشو عوض کرد چشمش خورد به جنی که منتظرش بود



نانا: منتظر من بودی


جنی: هههههههه(ذوق)


نانا: چته


جنی: اجی حونم چقدر خوسکل شدی دیگه توی لباس عروس چی بشی



نانا: ممنون😍😂




تهیونگ: نانا بیا مامانم کارت داره


نانا: کار من داره؟



تهیونگ: اره!!!




مادر ته: به به چه عروس خوشکلی داریم ما


نانا: نظر لطفتونه


مادر ته: خواستم بگم منو مثل مادر خودت بدون


نانا: بله چشم


تهیونگ: افتخار میدید


نانا: نه اصلا دلم نمیخواد باهات برقصم


تهیونک: چرا!!!!

نانا: شوخی کردم

اسلاید ها


کفش نانا
لباس نانا
لباس لیلی
لباس جویی
لباس جنی
لباس یونهی


ادامه دارد اسلاید ها🙃

اگر هنوز 8تا دوست نانا رو خوب نشناختید برگردید پارت67