فیک «اون دوست دخترمه» part 2
ات: کوکی
فردا صبح عمارت کوکی
ات: کمکککک من کجاممم اینجااا کجاسس
آجوما: چیشدههه چرا هوار میکشییی دختر
ات: شما کی هستید ؟
آجوما : من خدمتکار این خونه ام دیشب ارباب شمارو اورد اینجا و گفت تا وقتی برنگشته نزارم برید
ات: وای دیشب چه اتفاقی افتاده هیچی یادم نمیاد
آجوما: من نمیدونم از ارباب بپرسید ولی فعلا میتونید برید خونرو بگردید یا اگه حوصلتون سر رفت برید تو حیاط
ات: خیلی ممنونم
آجوما: من فعلا میرم
ات ویو
بعد رفتن آجوما رفتم یکم تو خونه گشت بزنم اونجا خیلی بزرگ بود اگه میخواستم همه اتاقای اونجارو بگردم ۲ ساعت طول میکشه ولی خب چون حوصلم سر میرفت همرو گشتم یهو رسیدم به یه اتاقی که به نظر اتاق کار همون یارو اربابه به نظر میومد توی اتاق یه در دیگه بود فکر کردم حموم دستشویی باشه ولی وقتی درشو باز کردم خد….خدایا اونجا یه اتاق شکنجه جن*سی به نظر میرسید یه عالمه وسایل شکنجه اونجا بود و دقیقا روبه روی میز کارش بود
ات: خدایااااا آجوما….آجومااااا
آجوما: چیشده دخترم ؟
اینم پارت دو یکم صبر کنید یکم لایک کنید یکم کامنت بزارید تا پارت بعدو بزارم🌝
فردا صبح عمارت کوکی
ات: کمکککک من کجاممم اینجااا کجاسس
آجوما: چیشدههه چرا هوار میکشییی دختر
ات: شما کی هستید ؟
آجوما : من خدمتکار این خونه ام دیشب ارباب شمارو اورد اینجا و گفت تا وقتی برنگشته نزارم برید
ات: وای دیشب چه اتفاقی افتاده هیچی یادم نمیاد
آجوما: من نمیدونم از ارباب بپرسید ولی فعلا میتونید برید خونرو بگردید یا اگه حوصلتون سر رفت برید تو حیاط
ات: خیلی ممنونم
آجوما: من فعلا میرم
ات ویو
بعد رفتن آجوما رفتم یکم تو خونه گشت بزنم اونجا خیلی بزرگ بود اگه میخواستم همه اتاقای اونجارو بگردم ۲ ساعت طول میکشه ولی خب چون حوصلم سر میرفت همرو گشتم یهو رسیدم به یه اتاقی که به نظر اتاق کار همون یارو اربابه به نظر میومد توی اتاق یه در دیگه بود فکر کردم حموم دستشویی باشه ولی وقتی درشو باز کردم خد….خدایا اونجا یه اتاق شکنجه جن*سی به نظر میرسید یه عالمه وسایل شکنجه اونجا بود و دقیقا روبه روی میز کارش بود
ات: خدایااااا آجوما….آجومااااا
آجوما: چیشده دخترم ؟
اینم پارت دو یکم صبر کنید یکم لایک کنید یکم کامنت بزارید تا پارت بعدو بزارم🌝
۲۵.۷k
۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.