مافیای خشن من
Part: 3
یه دختر انتهای کلاس تنها نشسته منم رفتم کنار اون نشستم انگار همه تعجب کردن که من بغل این دختر نشستم
ات: سلام من اتم میخوای با هم دوست بشیم(دستش رو برد طرف دختر)
دختر: با من (تعجب) ب.... باشه منم لونا هستم
ات: خوشبختم چرا تنها نشسته بودی؟
یه دختر انتهای کلاس تنها نشسته منم رفتم کنار اون نشستم انگار همه تعجب کردن که من بغل این دختر نشستم
ات: سلام من اتم میخوای با هم دوست بشیم(دستش رو برد طرف دختر)
دختر: با من (تعجب) ب.... باشه منم لونا هستم
ات: خوشبختم چرا تنها نشسته بودی؟
۷.۹k
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.