۲۵
۲۵
فردا
لونا.از خواب بیدار شدم و رفتم دستشویی کارهای لازم را انجام دادم رفتم توی پذیرایی بقیه اعضا نبودن یعنی کجا رفتن بزار زنگ بزنم به کوک
لونا.الو
کوک.الو
لونا.کوک میگم شما کجایید
کوک.ما با اعضا بیرون از شهریم
لونا.بیرون از شهر یعنی هیچ کدوم از اعضا برای کنسرت سولوی من نمیان
کوک.نه فکر نکنم برسیم سئول
لونا.اها باشه پس
کوک.لونا
لونا.هوم
کوک.یادت نشه امروز بری پیش میکاپ ارتیستت
لونا.اها باشه
کوک.خداحافظ
لونا.خداحافظ
هیچ...کدومشون نمیان واقعا...اشکال نداره بهتره برم آماده بشم
ویو کوک
نامجون.کوک درست شد
کوک.خب چیکار کردین
جیمین.روی بلیط ها همچین متنی نوشتیم
(آرمی های عزیز ما همینطور که میدونید عضو هشتم ما کیم لونا امشب اولین کنسرت اون و تولد اون هست امشب با ما همکاری کنید تا اون با خانواده بزرگمون آشنا بشه ازتون میخوام امشب....{بقیشو ادامه فیک میفهمید} )
کوک.عالیی بود
جین.خب بچه ها بدویید بریم آماده بشیم
بعد از ظهر
لونا.هیچکدوم از اعضا بهم زنگ هم نزده بودن حتی کوک ...راستش یکم ناراحت شدم ولی اونا هم کارهای خودشون و دارن زیلیلینگ
لونا.الو
سوجین.لونا
لونا.هومم(با صدای گرفته)
سوجین.چیشده
لونا.هیچی نشده کارم داشتی
سوجین.میخواستم بهت بگم که آماده باش میام دنبالت بریم برای میکاپت
لونا.باشه
سوجین.یادت نشه لباساتو برداری
لونا.اوهوم
سوجین اومد دنبالم توی ماشین هیچ حرفی نزدیم خیلی منتظر بودم که بگه موفق باشی مثل موقعی که کوچیک بودیم بگه دختر کوچولو موفق باشی اما اونم هیچی نگفت ...یعنی منو فراموش کردن؟
سوجین"معلوم بود ناراحته اما این ناراحتی به خوشحالی بعدش می ارزه
فردا
لونا.از خواب بیدار شدم و رفتم دستشویی کارهای لازم را انجام دادم رفتم توی پذیرایی بقیه اعضا نبودن یعنی کجا رفتن بزار زنگ بزنم به کوک
لونا.الو
کوک.الو
لونا.کوک میگم شما کجایید
کوک.ما با اعضا بیرون از شهریم
لونا.بیرون از شهر یعنی هیچ کدوم از اعضا برای کنسرت سولوی من نمیان
کوک.نه فکر نکنم برسیم سئول
لونا.اها باشه پس
کوک.لونا
لونا.هوم
کوک.یادت نشه امروز بری پیش میکاپ ارتیستت
لونا.اها باشه
کوک.خداحافظ
لونا.خداحافظ
هیچ...کدومشون نمیان واقعا...اشکال نداره بهتره برم آماده بشم
ویو کوک
نامجون.کوک درست شد
کوک.خب چیکار کردین
جیمین.روی بلیط ها همچین متنی نوشتیم
(آرمی های عزیز ما همینطور که میدونید عضو هشتم ما کیم لونا امشب اولین کنسرت اون و تولد اون هست امشب با ما همکاری کنید تا اون با خانواده بزرگمون آشنا بشه ازتون میخوام امشب....{بقیشو ادامه فیک میفهمید} )
کوک.عالیی بود
جین.خب بچه ها بدویید بریم آماده بشیم
بعد از ظهر
لونا.هیچکدوم از اعضا بهم زنگ هم نزده بودن حتی کوک ...راستش یکم ناراحت شدم ولی اونا هم کارهای خودشون و دارن زیلیلینگ
لونا.الو
سوجین.لونا
لونا.هومم(با صدای گرفته)
سوجین.چیشده
لونا.هیچی نشده کارم داشتی
سوجین.میخواستم بهت بگم که آماده باش میام دنبالت بریم برای میکاپت
لونا.باشه
سوجین.یادت نشه لباساتو برداری
لونا.اوهوم
سوجین اومد دنبالم توی ماشین هیچ حرفی نزدیم خیلی منتظر بودم که بگه موفق باشی مثل موقعی که کوچیک بودیم بگه دختر کوچولو موفق باشی اما اونم هیچی نگفت ...یعنی منو فراموش کردن؟
سوجین"معلوم بود ناراحته اما این ناراحتی به خوشحالی بعدش می ارزه
۲.۸k
۱۵ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.