بی نهایت
p⁸
با صدای خنده ی ته آروم سرمو بلند کردم
ته : چه عجب آقا سر صبح بیدار شدن !
کوک : گگگ .. ولم کن !
ته : مگه گرفتمت ؟
سریع کمرم و گرفت و منو انداخت رو کولش .
ا.ت : هعیییی ولم کن چیکار میکنی ! کوک ولم کننننن !
کوک : دو دقیقه سکوت .
همونطور که درحال تلاش برای فرار بودم یهو روی تخت فرود اومدم .
ا.ت : میشه دقیقا بگی میخوای چیکار کنی؟
بدون حرفی پتو رو کاملا دورم پیچید . یا البته بهتره بگم ساندویچم کرد .
ا.ت : کوک من نمیتونم حرکتی کنم .
بدون توجه به چیزی کنارم دراز کشید و محکم بغلم کرد . با صدای خوابآلودگی گفت
کوک : بخواب .
ا.ت : بخواب چیههه ! نمیخوام .. میخوام برم صبحونه بخورم .. ولم کن عههه ..
کوک: ساکت باش .. میخوام بخوابم.
ا.ت : خب چرا برای خوابت از من مایه میزاری .. داری خفم میکنی کوک ولم کن نمیتونم نفس بکشم .
کوک : مشکل خودته .. الانم بخواب .
ا.ت : اگه ولم کنی قول میدم باهات ورزش کنم !
بعد حرفم بلافاصله چشماشو باز کرد و نشست .
کوک : آفرین خوشم اومد !
سلام خوشگلای من ! نمیدونم چطور راجب آسمونی شدن فرشته ی کوچولومون حرف بزنم .
درسته که هممون بابت این قضیه ناراحتیم و حتی خیالیامون هنوز باور نکردیم و تو شک هستیم .
ولی بیاید هیچوقت کیم یونتان رو فراموش نکنیم و از یاد نبریم که چه خاطرات قشنگ و کیوتی برامون ساخت !...
🐥💜
با صدای خنده ی ته آروم سرمو بلند کردم
ته : چه عجب آقا سر صبح بیدار شدن !
کوک : گگگ .. ولم کن !
ته : مگه گرفتمت ؟
سریع کمرم و گرفت و منو انداخت رو کولش .
ا.ت : هعیییی ولم کن چیکار میکنی ! کوک ولم کننننن !
کوک : دو دقیقه سکوت .
همونطور که درحال تلاش برای فرار بودم یهو روی تخت فرود اومدم .
ا.ت : میشه دقیقا بگی میخوای چیکار کنی؟
بدون حرفی پتو رو کاملا دورم پیچید . یا البته بهتره بگم ساندویچم کرد .
ا.ت : کوک من نمیتونم حرکتی کنم .
بدون توجه به چیزی کنارم دراز کشید و محکم بغلم کرد . با صدای خوابآلودگی گفت
کوک : بخواب .
ا.ت : بخواب چیههه ! نمیخوام .. میخوام برم صبحونه بخورم .. ولم کن عههه ..
کوک: ساکت باش .. میخوام بخوابم.
ا.ت : خب چرا برای خوابت از من مایه میزاری .. داری خفم میکنی کوک ولم کن نمیتونم نفس بکشم .
کوک : مشکل خودته .. الانم بخواب .
ا.ت : اگه ولم کنی قول میدم باهات ورزش کنم !
بعد حرفم بلافاصله چشماشو باز کرد و نشست .
کوک : آفرین خوشم اومد !
سلام خوشگلای من ! نمیدونم چطور راجب آسمونی شدن فرشته ی کوچولومون حرف بزنم .
درسته که هممون بابت این قضیه ناراحتیم و حتی خیالیامون هنوز باور نکردیم و تو شک هستیم .
ولی بیاید هیچوقت کیم یونتان رو فراموش نکنیم و از یاد نبریم که چه خاطرات قشنگ و کیوتی برامون ساخت !...
🐥💜
۳.۱k
۱۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.